به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
یک بخش به عنوان «مسیح می‌گرید» اضافه کردم به وبلاگ، برای نوشته‌های قدیمی که از «مجازستان دیرین» نگه داشتمشون.
صد و چندین صفحه‌ای هستن که بعضا خاطرات ناخوش اونجارو میارن جلوی چشمم، اما اون‌هایی که هنوز به دل خودم می‌نشینن رو کپی می‌کنم اینجا و در این قسمت جدید.
این به دل نشستن، حتما یک «اشک رازدار» نیست، ممکنه جمله، نوشته و یا چیزی از خودم باشه که موضوع خاصی نداره، یا نوشته آدم دیگری توی اون تاپیک با همین عنوان.
این هم اولیش که حدودا واسه یک سال و 9 ماه قبل هست.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نظرتون در مورد این جمله چیه؟
اینو هیچ جا نمی‌شنوین، تو هیچ کتابی هم ننوشته. از خودمه، خودم بهش رسیدم!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
خطبه امیرالمومنین علی علیه‌السلام در رنجش از یاران سست
....
.
.
.
سپس ادامه داد: به من خبر رسیده که بسر بن ارطاه بر یمن تسلط یافت، سوگند به خدا مى دانستم که مردم شام به زودى بر شما غلبه خواهند کرد.
زیرا آنها در یارى کردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرقید، شما امام خود را در حق نافرمانى کرده و آنهاامام خود را در باطل فرمانبردارند.
آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خیانتکارید، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى (آنقدر فرومایه اید).
اگر من کاسه چوبى آب را به یکى از شماها امانت دهم مى ترسم که بند آن را بدزدید.
نفرین به امت خیانتکار. خدایا، من این مردم را با پند و تذکرهاى مداوم خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، دل شکسته ام، به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلط کن.
خدایا!
دلهاى آنان را، آنچنان که نمک در آب حل مى شود، آب کن. به خدا سوگند، دوست داشتم، به جاى شما کوفیان، هزار سوار از بنى فراس بن غنم مى داشتم که: (اگر آنان را مى خواندى، سوارانى از ایشان نزد تو مى آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانى)
پ.ن: و این داستان همچنان جاری است...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سه روز قبل این متن رو خوندم و هنوز دارم بهش فکر می‌کنم
فوق‌العاده است
اگر دوست داشتید بخونید.
چیزی که توی هیاهوی سایت‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب گم شده و گم میشه و گم خواهد شد.
با خوندنش یاد «توسعه و مبانی تمدن غرب» افتادم.
اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إلَیه: اول استغفار بعد نماز باران!
فردا روز آخریه که اینجام. نیستم. پس فردا هم ممکنه نباشم. یکشنبه ان شاءالله به قید حیات برخواهم گشت. کامپیوتر هم باید بدیم مجید درستش کنه :)) فکر کنم یه شام افتادیم! خصوصا اینکه یه خبر خوب هم براش دارم و حاوی یک بسته پیشنهادی هستم براش. بمونه تو خماری تا برگردم :P
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
انقدری که این یه هفته اینجا تیر هوایی شلیک کردن، فکر کنم تو جنگ 33 روزه شلیک نکردن.
فکر کنم تو این یکی دو دقیقه صد تا تیر شلیک شد.
واسه هر کاری تیر در می‌کنن
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و آخرین پستم در مورد هفته دفاع مقدس عزیز و دوست داشتنی
عموی عزیز در جبهه، نشسته- سمت چپ- نفر اول
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نقل قول از دکتر توحید عزیزی در پلاس رو مستقیم میذارم همینجا:
اصولگرایان [و اصولگراها نماها] و به ویژه دوستان و عزیزان و گرامیان طرفدار آقای +Vahid Jalili حتما این مصاحبه را بخوانند تا ببینند که بردن انتخابات یک کار گروهی، تخصصی، و بر پایه‌ی واقعگرایی است و نه یک فعل اله بختکی!
قبلا هم گفته بود اصولگرایانی که در انتخابات اعتلاف ائتلاف نکردند و یک انتخابات به این سادگی را باختند، حق چندانی برای اعتراض به #دولت_یازدهم ندارند، حتا اگر آن را #دولت_تحقیر_و_اکسید بدانند! خود کرده را تدبیر نیست!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بارون دوست دارم هنوز
چون تورو یادم میاره...
عجب چیزی بود
بارون پاییزی. انقدر زیاد بود که از صداش متوجه شدم. کلش هم 1 دقیقه بود.
جای همه کسایی که بارون دوست دارن، خصوصا خواهرم خالی
مسنجر هم که باز نمیشه صحبت کنیم، شب به خیر کسایی که شبای قبل باهاشون صحبت کردم و بقیه که صحبت نکردم!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
به نام خداوند بخشنده بشایشگر
کلا تحصیل چیز مزخرفیه، چون یه سری مطالب مزخرف به علمی که غربی‌ها می‌خوان از اول ابتدایی تا خود دانشگاه می‌خونی، واسه همین اصلا با درس خوندن و دانشگاه و ... حال نمی‌کردم و حال نمی‌کنم
اون 4 سالی که دانشگاه درس خوندم، اگر گاوداری زده بودم الان وضعم بهتر بود :D، اما دانشگاه تنها چیز خوبی که داشت خاطرات شیرینش بود.
همینجوری به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها یاد دانشگاه افتادم گفتم یادی کنیم از مرحوم مغفور دانشگاه
و یداللهی، دشمن پلنگ صورتی، مجید جلالیون، شخصیت اول کلیپ گرگمو گله میبرم و برادر هیوا
