به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
یه جمله است که خیلی خاطره داریم ازش:
- لایت اسپید تموم کردیم!
:v فراااااااااااار
- ۲ نظر
- ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۹
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
یه جمله است که خیلی خاطره داریم ازش:
- لایت اسپید تموم کردیم!
:v فراااااااااااار
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ملانصرالدین از کدخداى ده ﻳﮏ ﺍﻻﻍ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ١٥ درهم خرید و ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ کدخدا ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺑﺪﻫﺪ...
ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ کدخدا ﺳﺮﺍﻍ ملانصرالدین ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
«ﻣﺘﺄﺳﻔﻢ ملا, ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻱ ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻻﻏﻪ ﻣﺮﺩ!»
ملانصرالدین ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : « ﺍﻳﺮﺍﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﻫﻤﻮﻥ ﭘﻮﻟﻢ ﺭﻭ ﭘﺲ ﺑﺪﻩ. »
کدخدا ﮔﻔﺖ : «ﻧﻤﻲﺷﻪ !ﺁﺧﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﺑﺎﺷﻪ. ﭘﺲ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﻩ.»
کدخدا ﮔﻔﺖ: «ﻣﻲﺧﻮﺍﻱ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﭼﻲ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻲ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﻣﻲﺧﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﻨﻢ.»
کدخدا ﮔﻔﺖ: «مگر میشه ﻳﻪ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺖ!»
ملا ﮔﻔﺖ: « ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﮐﻪ ﻣیشه. ﺣﺎﻻ ﺑﺒﻴﻦ. ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﮐﺴﻲ ﻧﻤﻲﮔﻢ ﮐﻪ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ.»
ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ﺑﻌد کدخدا ملانصرالدین رو ﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ: «ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: به ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤش و اعلام کردم فقط با پرداخت ٢ درهم در قرعه کشی شرکت کنید و به قید قرعه صاحب یک الاغ شوید . به ٥٠٠ نفر ٥٠٠ ﺑﻠﻴﺖ ٢ درهمى ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ ﻭ ٩٩٨ دﺭهم ﺳﻮﺩ ﮐﺮﺩﻡ.»
کدخدا ﭘﺮﺳﻴﺪ: «ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻫﻢ ﺷﮑﺎﻳﺘﻲ ﻧﮑﺮﺩ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﮐﻪ ﺍﻻﻍ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ ﻫﻢ ٢ درهمش ﺭﻭ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ.
و این شد که همراه اول و ایرانسل جریان پیامک های شرکت در مسابقات رو راه انداختن.
پی نوشت: البته همراه اول و ایرانسل اون 2 درهم معترض رو هم نمیدن!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
متنی که در ادامه مطلب هست، طنزی است به قلم آقای رضا احسان پور
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شیخنا و شیخکم در میدان آزادی حماسه دیگری آفریدند
تصویر بردار: شیخنا
تصویر شونده {به تصویر درآمده}: شیخکم
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
شادی روح امام شهدا و شهدا، خصوصا سید شهیدان اهل قلم صلوات.
سال قبل با مجید یه سری طرح زدیم برای 22 بهمن و پرینت کردم فامیل بردن با خودشون
امسال هیچ کاری نکردم. یه حس ناخوشایندی دارم.
دوست دارم یه کاری انجام بدم که دلم آروم بشه. که یه کاری کرده باشم.
ایکاش 22 بهمن به جای رییس جمهورها، حضرت آقا صحبت میکرد. مثلا فرض کنید با شور و شوق میرسید میدون آزادی رییس جمهور بیاد صحبت کنه. حالا برای ما که این رییس جمهور آزار دهنده است، قبلی هم تا حدی آزارمون داد.
اما کلا مثل این میمونه که ماکارونی مشدی درست کرده باشی، برسی به سیبزمینی ته قابلمه ببینی سوخته!
رییس جمهورهامون عمدتا حکم سیب زمینی ته قابلمه رو دارن. سیبزمینی سوخته!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
از پگاه برخواسته و چشم شسته، به گوشی زل زده و به خواندن تیتر جراید مشغول شده.
از سوی مجید آمد پیامی که آن پیام حاوی کلامی و آن کلام اشارت به فستیوالی.
لینک فستیوال باز کرده و به توصیه مجید گوش کرده و فراخوان دانلود کرده.
چون بخش مسابقات بدیدیم، دست از موبایل کشیدیم و لپتاپ خویش را روشنیدیم.
چون نام بخش رادیواینترنتی از مجید شنیدیم، رادیوانقلاب خویش در وبلاگ بدیدیم و بسی وسوسهای اندرون خود چشیدیم.
ثبت نام کرده و بزودی فایلهای لازم ارسال کرده و شاید از پس سالها کم شانسی، این بار اقبال به ما روی آورده و وجهی را در باب جایزه برده، که با آن پول قرض خویش بدادیم و سر خجالت از لاک خویش برون آوریم.
اما بعد
مطلبی مفصل در مورد «وزارت ارشاد» و بحث «موسیقی و خوانندگی زن» و «ترویج موسیقی» مینویسم و بزودی در نیوک لیدر قرار خواهم داد. شدیدا از نگاه جناحی بیزارم و سعی دارم برخلاف جار و جنجال روزهای اخیر، چنان نکنم که طرف مقابل و دولت میخواهد.
در این وانفساه، این شلوغیها بیشتر از هر چیزی به دولت کمک کرده و میکند.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
غیظم تمام است از دست ارشاد
حرصم مُدام است الحمدلله
ای نانِ سرکش، برگرد به قبلش
گه ماست و کشکش، گه دوغِ دلخواه
ما را به تاریخ، افسانه کردند
بوقانِ داخل، بوقان گمراه
از دست محمود فرار کردیم
وز فعل کلید ای وای و ای آه
پولا چه گویم شرح فراقت
«چشمی و صد نم، جانی و صد آه»
دشمن مبیند، این وضع که دیدست
از ما سَتِد ارز، از ما ستد چاه1
کمیته امداد ما نیز خواهیم
«لیکن چه چاره با بخت گمراه»
ما وضع خوب را افسانه دانیم
یا شیب پایین، یا شیب کوتاه
تدبیر بر ما هیچش اثر کرد
کردن تو گونی، بریم به دادگاه...
1- مراد ماعر {بر وزن شاعر} در اینجا از چاه، چاه نفت است.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
پیرِ وبلاگنویسان صبح از جای برخواست و طریقت کاهلی کنار بگذاشت و صفحتی چند، ورق بزد.
مجلد یکم مصحف «مکتبهای ادبی» که کاتبش رضا سید حسینی است به پایان برد و مشعوف از خاتمه این و بدایت دومی، سراغ دیگری شد.
به نام خداوند بخشنده بشایشگر
کلا تحصیل چیز مزخرفیه، چون یه سری مطالب مزخرف به علمی که غربیها میخوان از اول ابتدایی تا خود دانشگاه میخونی، واسه همین اصلا با درس خوندن و دانشگاه و ... حال نمیکردم و حال نمیکنم
اون 4 سالی که دانشگاه درس خوندم، اگر گاوداری زده بودم الان وضعم بهتر بود :D، اما دانشگاه تنها چیز خوبی که داشت خاطرات شیرینش بود.
همینجوری به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاهها یاد دانشگاه افتادم گفتم یادی کنیم از مرحوم مغفور دانشگاه
و یداللهی، دشمن پلنگ صورتی، مجید جلالیون، شخصیت اول کلیپ گرگمو گله میبرم و برادر هیوا
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بیهمگان به سر شود
بیتو که با سرعت 100 کیلومتر در ساعت...