لزوم مرزبندی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

نوشته یه بنده خدا در گوگل پلاس.

نظرتون در موردش چیه؟

 

لزوم مرزبندی
اینکه در گزینش ادارات و ارگان های حکومتی و دولتی سوال های عقیدتی پرسیده میشه قابل نقده. جنبه های مثبت و منفی داره و به نظر جنبه های منفیش بیشتره برخی اوقات. سوالات مختلفی که چه بسا نه در نوع مسئولیت فرد موثره  و نه دانستن اونها در میزان تعهد فرد به کار مورد نظر. چه بسا فرد جواب اون سوالات رو بدونه ولی بسیار انسان پست و غیرمتعهدی باشه ...

اما اینکه بپرسن نظرتون در مورد  فتنه 88 چیه به هیچ وجه عقیدتی نیست. مثل اینه بپرسن نظر شما در مورد تجاوز به حقوق دیگران چیه. یا نظر شما در مورد قانون شکنی چیه. یا نظر شما در مورد قتل چیه؟ (که البته فتنه از قتل بدتره). فلذا اونهایی که ناراحتن تو گزینش ازشون چنین سوالی میشه و مجبور هستن دروغ بگن باید این رو هم قبول کنن که عموم شمایی که اصل عقیده داشتن به چیزی رو زیر سوال میبرین خودتون فتنه 88 رو برای خودتون عقیدتی کردین ...
یا بهش اعتقاد داری و براش مبارزه میکنی پس شرف داشته باش برای یک شغل بیخود دروغ نگو و یا اینکه تو هم میدونی دروغ تقلب یک توهم و توطئه جهت پایمال نمودن حقوق اکثریت مردم بشتر نبود و بهش اذعان و اعتراف کن. قرار نیست هم طرفدار پایمال  کردن حقوق مردم باشی و هم از مالیات همین مردم به تو حقوق ماهیانه داده بشه 

فلذا من از پرسیدن سوال "نظرتون در مورد فتنه 88 چیه ؟" در گزینش ها استقبال میکنم و حتی اگر کسی دروغ گفت ایرادی نداره استخدامش کنن. فقط طرف اذعان کنه به فتنه بعداً دست از پا خطا کرد با همون اذعان خودش میشه بردش پای میز محاکمه :)

ای ارمیا چه می‌بینی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

فرمود: ای ارمیا چه می‌بینی
گفتم: شاخه‌ای از درخت بادام.
فرمود: نیکو دیدی! من کلامم را آنجا خواهم رساند.

عهد عتیق- باب ارمیای نبی.

یاد ایامی....

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

من از گذر ایام دو چیز به یادگار دارم:
دلتنگی‌های تلخ خاطرات قدیمی

تجربه‌های شیرین اتفاقات تلخ

 

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوست‌داران را چه شذ

لذت بردن

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

الحمدلله که معراجی‌ها بالاخره تموم شد. احتمال میدم سطح آب سدهای تهران مجدد افزایش پیدا کنه.

خندوانه امشب برام جالب و لذت بخش بود.

نباید میگفتم؟

در عین حالی که برنامه‌اش رو دوست ندارم، به نظرم یکی از معدود برنامه‌هایی بود توی تلویزیون که اگر قرار بود برنامه‌ای در مورد جنگ و جانبازها بتونه حرف بزنه و تصنعی نباشه، به این خوبی نمی‌تونست باشه.

چهره‌ی اون کسایی که روی صندلی نشسته بودن هم جالب بود. حداقل من حس کردم برخلاف روزهای قبل، کاملا با تمام وجود داشتن حرف‌ها رو گوش می‌دادن و لذت می‌بردن. بااینکه مهمون برنامه یه جانباز بود که داشت از اسارت و شکنجه و وضعیت اسفبار آسایشگاه حرف می‌زد.

 

برنامه‌اش رو دوست داشتم، اما یه دلیل درصد دوست داشتن این قسمتش رو بیشتر از اونی که بالا نوشتم کرد برام.

یاد عموم افتادم.

شاید چون اسم جنگ اومد. شاید چون یاد آدم‌های «رزمنده» افتادم. شاید چون عمو برام یه رزمنده بود. توی ذهنم رزمنده نقش بسته بود.

یاد عمو افتادم باز...

سخت می‌گذرد روزگار، بی‌تو. ای عزیز دوست داشتنی.

روحت شاد.

 

پی نوشت: قبلا گفته بودم دوست دارم از عمو بنویسم. دوست داشتن‌هایم همیشه جاری اند...

 

 

لامپ...

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

مردم جالبی داریم.

کمپین می‌زنن از ریحانه جباری {که گفته می‌شه به دلیل مسائل جنسی} محکوم به اعدام هست حمایت می‌کنن، بعد هم پیج می‌زنن فلان آدم رو با فلان مسئله‌ای که بوجود اومده مسخره می‌کنن.

این طرف‌داری از یک {فاسد} محکوم به اعدام چیست و این نشر بی‌پروا چیست؟

اینکه اون نفر مریض بوده عقلی یا روحی یا جسمی هیچ تفاوتی نمی‌کنه، بوده و توش شکی ندارم. اما این مریضی اخلاق ملت رو نمی‌فهمم چیه.

فاجعه‌ترین قسمت ماجرا هم اینه که کادر پزشکی بیمارستان، فیلم طرف رو پخش کردن.

 

اخلاق رو برای من معنی کنید.

آه! چه خشنود روز

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

آه! چه خشنود روز :D

بالاخره تموم شد و گذاشتمش روی وبلاگ {رجوع شود به نیوک‌لیدر}

واقعا از بیان چیزهای بیشتر صرف نظر کردم، ولی شد 5 صفحه.

معتقدم اگر کسی حوصله نداره، با تموم احترام نخوندش. نقد بود. باید انقدر می‌نوشتم.

درست یا اشتباه، بالاخره نوشتم و خوشحالم.

حالا می‌تونم برم کتاب‌هام رو برای پنج‌شنبه و کلاس استاد بخونم و متنم رو برای فیلم مجددا ویرایش کنم.

البته ویرایش مجدد متن فیلم، به خواسته‌ی خودم هست.

بدو بدو تا پاک نشده +B!

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

بله

حالا همه با هم

دویدیم و دویدیم کاشکی نمیرسیدیم

مجید گفته لینک ندم، والا ربط این پست رو به اون پست و اون لینک رو به این لینک میگفتم

بگذریم

 

این هم هدیه من به مناسبت عید غدیر به علی هاشمی:

 

عید غدیر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

ای مردم!

علی را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید
دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد!
 

بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد:

«هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!»

البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. 

تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است.

 

ای مردم!

همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و دربارۀ ستیزندگان با او فرموده:

«تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که دربارۀ همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم...»

 

 

 

عید غدیر خم و سالروز ولایت آقا علی بن ابی طالب امیرالمومنین و فرزندانشون علیهماسلام رو به همه شما بزرگواران تبریک عرض می‌کنم.

هدیه‌ی من به شما هم شعر و لینک مربوطه‌اش توی آپارات.

یهالیوودی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

شاعر میگه:

کار و بار یهودیان مهاجر گر بار رونق بگیرد

به زیر آوری تراست ادیسون را

ای عزیز بکوش صاحب عزم و اراده شوی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر