به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سلام ای آقا، بمیرم برات
محرم شده، فدا روضههات
گل فاطمه، عزیز همه
بمیرم دلت، پر از ماتمه
یاصاحب الزمان...
- ۲ نظر
- ۳۰ آبان ۹۳ ، ۰۷:۵۸
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سلام ای آقا، بمیرم برات
محرم شده، فدا روضههات
گل فاطمه، عزیز همه
بمیرم دلت، پر از ماتمه
یاصاحب الزمان...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
درد دل یکی از بچههای اتاق {که اسمشو نمیارم} با میکاییل بعد از اینکه ازش پرسید چرا به دخترا اس ام اس میدی:
میدونی میکاییل...
دُخدَرا به من میگن تو فقط با ما باش
منم که نمیخواستم کاری کنم، فقط میخواستم ازشون شارژ بگیرم...
این جمله تا چند وقت تیکه ما شده بود. یادش به خیر.
چند روزیه یاد خاطرات دانشگاه افتادم.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
20 تا فیلم کوتاه زده بودم تو لیست واسه دانلود که یه کاری انجام بدم
اشتباها لیست رو حذف کردم
ای خداااااااااااااااااااااااااااااا
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
دو یا سه روز قبل، توی تاکسی:
طرف میاد پشت سرت میشینه، انگلیسی حرف میزنن
بعد چرت و پرت هم میگه در حد yesteday avenue to picture و فکر میکنه چون ریشداری، درحد لک لک نمیفهمی
بعد اتفاقا میفهمی و متوجه شدی چرت و پرت میگن
اونی که ادای خارجیا رو درمیاورد، موقع پیاده شدن فارسی صحبت کرد گفت: آقا کرایا چند میشه با یه لهجه خیلی خاص {انصافا لهجه رو خوب پیاده کرد}، بعد اونی که ایرانی بود پول رو داد گفت thank you
خودش خندش گرفت
خب آخه مگه مجبورت کردن بیای کلاس بذاری بگی من انگلیسی بلدم؟ منم بلد نیستم. فارسیمو صحبت میکنم. اصلا هم زبون بی کلاسی نیست.
وقتی پیاده شدن راننده گفت من معلم زبانم!
من رفتم تو شیشه
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
کلاس امروز با تمام کلاسهای استاد توی این دو ترم به نظرم فرق داشت.
به غیر از اینکه امروز به عادت کلاسهای قبل خندههای مکرر داشتیم، یه بنده خدایی هم رفت کنفرانس بده که
هم عجیب و غریب گفت
هم چرت و پرت نشونمون داد
خلاصه به قول استاد شانس آورد زنده در رفت...
یه استدلال خیلی مسخره هم در مورد یهودیها داشت که به نظرم اومد استاد اجازه نداد مطرحش کنم که این بنده خدا بیشتر از این حالش گرفته نشه.
چون نابود کردن طرف رو یه امت
ولی در کل کلاس امروز خیلی خوب بود.
مثل همه کلاسهای استاد شاه حسینی عزیز و دوست داشتنی
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بخشی از کتاب «راز رسانه» نوشته نادر طالب زاده:
شش سال است که دارم میگویم رییس جمهور ما نباید با رسانه های خارجی مصاحبه کند. چگونه است که رسانه های غربی میتوانند با رییس جمهور ما مصاحبه کند، اما ما نمیتوانیم با یک مسئول آمریکایی مصاحبه کنیم؟
ما خودمان این تحریم و تکبر غرب را پذیرفته ایم و متاسفانه اولین کسی که این تکبر را می پذیرد رییس جمهور خود ماست. چینی ها این تکبر رسانه ای غربی ها را شکستند. الان رسانه های ما نمیتوانند با یک نماینده ی سنای آمریکا مصاحبه کنند و از او بپرسند چرا فلان قانون را علیه ایران وضع کردید ؟
...مسئله به این مهمی از سوی مسئولین ما پیگیری نمیشود و چون پیگیری نمی شود، آنها هم از خدا خواسته اسب خود را می تازند. این در حالی است که آمریکا در ایران هم شبکه خصوصی دارد و هم دولتی! شبکه دولتی "الحره" یکی از آنهاست. فاکس نیوز یک شبکه خبری عادی نیست وابسته به رابرت مرداک است و اصلا یک شبکه نظامی است. چنین شبکه ای در تهران رسما خبرنگار دائمی دارد و برای فعالیت از وزارت ارشاد هم مجوز گرفته است.تعجب نکنید، CBCو NBS وAP همه در ایران بزرگ آزادانه در حال تهیه گزارش و مصاحبه برای تشویش افکار عمومی جهان هستند.....
چند وقت پیش نیکلاس برنز معاون خانم رایس، وزیر امور خارجه مدعی شده بود ما آماده هرگونه بحث آزاد و دیالوگ بین خودمان و ایران هستیم. دروغ محض است. خود من پنج بار درخواست مصاحبه از طریق دفتر خبری وزارت امور خارجه در نیویورک دادم ولی می بینید که به راحتی دروغ میگویند و کسی نیست که مچ آنها را بگیرد. اگر ما نتوانیم دروغ آنها را زیر چراغ بیاوریم و افشا کنیم و داد و فریاد بیندازیم قافله را باخته ایم.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
به یه عده میگی وایبر اسرائیلیه چنان رگشون باد میکنه که اگر به حضرت آقا فحش بدی اونقدر رگ غیرتشون باد نمیکنه.
به قول یه بنده خدا: به جهنم!
استفاده کن.
انگار میمیره!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
این اولین گوشی من بود. البته قبلش برادرم داشت، بعد داد به من.
برای مجید عکس رو فرستادم، گفتم یاد چی میوفتی.
نوشته: شروین
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
یادم رفت این رو بنویسم
چهار روزی میشه که مرض درد گرفتم.
مرض درد به نخوندن کتاب میگن
کلا چند روزی هست از خواب بیدار میشم، کامپیوتر رو روشن میکنم، میبینم حوصله ندارم خاموش میکنم.
سر و صدای کوچه خیلی زیاده نمیتونم تمرکز کنم بنویسم چون خیلی باید دقت کنم توی این متنه.
بعد میرم سراغ خوندن کتاب
حوصله ندارم
میگیرم میخوابم
فعلا کار من شده نوشتن این متن.
باید تمومش کنم و برم سراغ مرحلهی بعدی.