اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

۲۴۷ مطلب با موضوع «چرک نویس» ثبت شده است

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

 از عصر تکنولوژی، ارتباطات، مدرنیته، نرم افزار، کامپیوتر و از این ردیف کلمات حال بهم زن دیگه اومدم

چقدر این قبیل کلمات حال بهم زن شدن در نظر من، وقتی بنیان خانواده رو از هم میپاشن

وقتی مجبوری یا مجبور نیستی و خودت رو به مشغولیت الکی میزنی و پشت اینترنت و کامپیوتر و ... میشینی و تنها میشی

و وقتی با این کارت بقیه رو هم تنها میکنی

و نهایتا وقتی روح خانواده رو از هم میپاشونی

فروپاشی خانواده صرفا خیانت همسر به شوهر یا .... نیست

مردن روح خانواده، فروپاشی خانواده است و چه بد که نفهمیدیم روح خانواده‌های ما مرده.

مسیح پشت کامپیوتر، دیگری پشت گوشی، یکی پای تلویزیون و یکی تنها و گوشه گیر

بعدها که نیستیم کنار هم، حسرت این روزها رو میخوریم

و چه حسرت بی‌فایده‌ای

 

بعضی‌ش به خاطر ملزومات عصر تکنولوژیکه و بعضی‌ش به خاطر غیرملزوماتی که ذهن ما ملزوم دونسته و خودش رو مشغول کرده.

تلویزیون‌ها رو خاموش کنیم، کامپیوترها و لپتاپ‌ها و موبایل‌ها و ... رو تا حدی که کار واجب داریم باز بگذاریم

و بشینیم دور هم، حتی شده فقط همدیگه رو نگاه کنیم

 

خسته شدم از این تنهایی‌های همه‌گیر همه آدم‌های این کشور. از خودم تا بقیه.

و باز دوباره فردا صبح، یادم میره...

  • ماشیح

نمیدونم چه چیزی باعث میشه که مثلا x روز مطلب ننویسم و تو یه شب دو سه تا مطلب بنویسم.

اما الان یادم میاد می‌خواستم بگم خبرگزاری ایسنا هر چی که نداره، عکاس‌های بسیار حرفه‌ای و خوبی داره که در گرفتن عکس خبری خوب و لذت بخش واقعا استادن.

اینکه اول دادگاه میلیاردر نفتی اعلام میشه که تا رسیدگی دادگاه کسی حق بردن اسم متهم رو نداره و متخلف محسوب میشه، ولی در عین حال تمام سایت‌های خبری اعم از اصول‌گرا و اصلاح طلب و ... اسم می‌برن نشون از این داره که کلاه قوه قضائیه پیش هیچ احدی پشم نداره!

مثلا اسیدپاشی میشه، قوه قضائیه میگه عاملینش رو معرفی و مجازات میکنیم، بعد روزنامه‌های زنجیری ربطش می‌دن به امت حزب‌الله و می‌گن کار اونا بوده. قوه قضائیه می‌گه اگر کسی ندونسته تهمتی به گروهی بزنه رسیدگی می‌کنیم. بعد یهو خبر میاد که روزنامه فلان طیف به خاطر پرداختن به مسئله‌ی هسته‌ای توقیف شده، اما روزنامه‌هایی که تهمت زدن کسی کاری به کارشون نداشته و بعد چیزهای دیگری می‌نویسن.

بعد اصلا معلوم نمیشه که اون قضیه چی به چی و کی به کی شد. کلا یه سری اتفاقات دیگه میوفته که همه فراموش کنن و تو یادشون نیاد که:

همین دیروز بود کل کشور سر قضیه «اسیدپاشی» روی هوا بودا. ببین یهویی چه زود فراموش شد! ماست مالی پشت ماست مالی تا اینکه چهره نظام خدشه دار بشه. چرا؟ چون در برخورد کردن بی‌‍عرضه‌ایم.

البته از نظر من بی‌عرضگی سهم مسئولین فعلی قوه قضائیه نیست. این مسئله از دهه 60 تا الان مونده، زمان ایت الله شاهرودی کمی بهتر شد، اما مسائلی سنگ جلوی پاش شد. زمان فعلی هم، تلاش میشه، اما انباشته‌های اینچنینی زیاده.

 

 

قضیه برجام و اینجور چیزها به زعم من به جایی می‌رسه که یه عده می‌زنن توی سر خودشون و می‌گن که دیدی چی شد! اما اون روز فایده نداره. یا اون تاسف خوردنه الکی و خالی بندیه، یا اگرم واقعیه دیگه کار از کار گذشته. نظر من اینه، دوست دارم :d

نتیجه اینه که مجلس {کمیسیون مربوط به لاریجانی} قرار نیست رد کنه، چون مجلس امریکا رد نکرده. یعنی نظر من اینه که قرار گذاشتن هر کاری طرف مقابل کرد بکنن. اگر اونا رد نکردن، اینور هم قرار نیست رد کنن.

 

 

کتاب «مبانی نظری غرب مدرن» از دکتر شهریار زرشناس

کتاب «قاف» بازنویسی زندگانی پیامبر اسلام، ویرایش یاسین حجازی

دو کتابی هستن که همزمان می‌خونم.

 

بزودی فایل صوتی مخصوص ایام محرم که ضبطش سال گذشته انجام شد، ان شاءالله رونمایی خواهم کرد و یک سری چیز دیگر...

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

نمی‌دونم به وضعیت سیاسی کشور باید بخندم یا گریه کنم، اما این چند روز پست علیرضا هاشمی عزیز درباره اخلاق من رو به فکر فرو بود و بی‌تعارف باید این رو بگم که به نظرم رسید همه ما به «اخلاق» مثل سایر چیزها جهت خاص خودمون رو دادیم و کمتر آدمی پیدا میشه که اخلاق رو به مثابه «اخلاق» ببینه.

خود من جزء دسته آدم‌هایی هستم که جهت دادم...

 

اخلاق به مثابه اخلاق یعنی اینکه اگر نماینده مجلسی توهین کرد، اساس حرفش بر بی‌اخلاقی است و باید نهی بشه، اما شاید حرف درستی هم زده و در مقابل «دروغ» و «خیانت» هم هم‌چون «فحش» و «توهین» از نشانه‌های سقوط اخلاق در جامعه سیاسی و اجتماع است.

اقدام علی اکبر ولایتی در انتخابات گذشته «بی اخلاقی» است و اقدامات مکرر «لاریجانی» هم اوج بی‌اخلاقی

 

البته که برای شخص من بروز «اخلاق» از اصلاح طلب‌ها و هر که به این طیف ارادت داره چیز عجیب و غیر عادی است و توقعی از اخلاق‌مدار بودن این قشر ندارم و به عکس وقتی از یک «اصول‌‍گرا» بی‌اخلاقی می‌بینم -حتی اگر خودم باشم-، تعجب می‌کنم. چون اصول‌گرایی برابر با اخلاق‌گرایی است و شاید از همین‌جاست که حتی رسانه‌های طرفدار دولت، اصلاح طلب‌ها و مخالفین جمهوری اسلامی که در بی‌اخلاقی و بی‌قیدی نظیر ندارن، کوچکترین بداخلاقی‌های اصول‌گراها رو بزرگ می‌کنند.

اون‌ها هم لابد مثل من توقع ندارن که یک اصول‌گرای بداخلاق ببینن و حق هم هست!

 

علی ای حال به وضعیت فعلی جامعه و خصوصا جامعه سیاسی خودمون تاسف می‌خورم و دیگه امیدی به حمایت رهبری توسط دولت، وزیر، وکیل و هیچ کس دیگری ندارم.

تف بر شرف کسانی که دم از رهبری می‌زنن و ذره‌ای در دلشون نسبت به «حمایت از رهبری» احساس تکلیف ندارن.

 

 

پ.ن: نام بردن من از علیرضا هاشمی نه به این معنی است که او شامل جریانات سیاسی است و نه اینکه او آدم بداخلاقی است. حاشیه‌ای نسبت به نوشته او داشتم و خودم و خود او و دیگران که ما رو می‌شناسند می‌دانند که ارادت من به آستان این مریدِ مراد شده بسی بسیار است و از جانب روح و جان دوستش دارمی...

و به شرفم سوگند که باور دارم از من بهتر بودی...حتی اگر نقدی به جانب نوشته‌ای کنمی...

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

پیشترها معتقد بودم باید «علی اکبر ولایتی» اسوه «اخلاق و تقوا» در بین سیاسیون جمهوری اسلامی باشه، اما الان می‌فهمم باید جلوی «علی لاریجانی» لنگ بندازه!

 

 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

روزی شیخ و مریدان به مُطعَم شدی و طعام بخوردی. فقیری از پشت شیشه با حسرت به آن‌ها نگریستی و آهی از سر حسرت برون بدادی.

شیخ که این صحنه دید، لختی درنگ کرده و اندرون غذا نگریسته و بعد برون شیشه نظر کرده، سپس از فرط اندوه برخاستی و برون شدی و مریدان نیز همراه وی برفتی.

مرد فقیر به مطعم درون شدی و ظرف شیخ نظر کردی و جز پاره‌ گوجه‌ای از سالاد و ته نوشابه‌ای چیزی ندیدی...

 

 

پ.ن: مدیونید اگر فکر کنید به سفر نیمه تمام روحانی از آمریکا به تهران ربطی داشت ... 

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

برای خودم متاسفم که نمی‌تونم از دیدن یک فیلم لذت ببرم، بدون این‌که پنجه‌های چرکین حسادت بر چهره زیبای اون خدشه وارد کنه.

پنجه‌هایی که در رثای فیلم‌های آپارتمانی و خیانت‌های مثلثی و مربعی و پنج ضلعی و ... چه قلم فرسایی‌ها که نکردند.

اون‌هایی که چشم بر تناقضات و دروغ‌های گسترده و تحریفات منتسب به اباعبدالله الحسین علیه السلام در فیلم مربوطه بستند و حالا، مستندات تاریخی زندگی پیامبر را افسانه و هجو می‌خونند.
خوش به حال یهودی‌ها که پایگاه اجتماعی قوی‌تری نسبت به مقدسات شیعه دارند!
خواهشاً اجازه دهید از این همه زیبایی، محبت و رحمت لذت ببریم.

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

هنر را سیاسی نکنید
این جمله هنر را سیاسی نکنید به میزانی که صاحبان تفکر خاصی ازش استفاده می‌کنن مسخره است. این جمله رو باید در ردیف جملاتی چون زنده باد مخالف من گذاشت که همیشه تکرار میشه، اما انجام نمیشه.
اصولا صاحبان تفکر خاصی در ایران هستند که دروغ اساس عملکردشون بوده و بی‌هویتی در ذات‌شون ریشه داشته. بی‌هویتی از این جهت که هیچ چیز رو قبول ندارند و هیچ چارچوبی برای رفتارشون قائل نیستند و برای رسیدن به خواسته‌هاشون حاضرن دست به هر کاری بزنن.
صاحبان این تفکر در غایت و در بهترین حالت کسانی میشن که در جایی خطاب به عده‌ای می‌گن کاری نکنید که بدم بیرونتان کنند، آدم باشید 

هنر را سیاسی نکنید و یا اصل هنر برای هنر چیز مضحکی است که به هیچ وجه قبول نداشتم و ندارم. چه بسیار هنرمندانی که در اوج هنر هیچ ارزشی رو قبول ندارند و حتی ارزش‌ها رو له می‌کنند و چه بسیار از این هنرهای بی‌ارزش، اما کاش معتقدین به هنر برای هنر کمی به این حرف پوچ خودشون باور داشتند و هنر رو سیاسی نمی‌دیدند؛ همونطور که سال 92 ورزش رو سیاسی دیدند و پیش از اون شعار ورزش رو سیاسی نبینید می‌دادند.

این عکس و عکس‌هایی شبیه به این امروز در فضای اینترنت گسترش پیدا کرده و مثلا پیچ طرفداران آقای آدم باشید هم از این دست تبلیغات داشتند.
فقط باید گفت لطفا آدم باشید!

پ.ن: انصافا اجرای امیر مهدی ژوله به مراتب بهتر از امین حیایی بود و اگر این رو نمی‌گفتم حتما آدم بی‌انصافی بودم
پ.ن: از تفکر امیر مهدی ژوله اصلا خوشم نمیاد و سابقه‌اش برای من بسیار نچسب هست، اما حفظ احترامش واجب و این اقدامات ربطی به او نداره
 و در نهایت به این برنامه و شرکت کننده‌هاش رای ندادم تا الان.

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

فردا ان شاءالله عروسی آخرین دایی است.

یعنی آخرین دایی هم به سلامتی ازدواج می‌کنه

امشب همه یاد عموعباس افتاده بودیم

ناخوداگاه

هرکس هر جا بود

اگه این شب‌ها بود حتما می‌خوند

می‌‍خوند:

 

لب کارون

چه گلبارون

می‌شه وقتی که می‌شینه دل‌دارون

 

آخ آخ

{با تاکید این دوتا}

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

 

رسانه یعنی اینکه:

کودک کوبانی به همراه خانواده قصد فرار از سوریه‌یِ مورد تهاجم داعش به ترکیه‌ی پناهنده داعش برای پناهندگی به کانادا را داشته

در دریای اژه غرق شده و مرده

و رسانه‌های دنیا وانمود می‌کنند که این‌ها از دست بشّار اسد فرار می‌کردند که به این روز افتادند.

 

بلاهت یعنی اینکه:

تلویزیون جمهوری اسلامی ایران همان چیزی را در تلویزیون نشان بدهد که طرف غربی می‌خواسته!

بازی بخورد.

 

بی‌شرف یعنی اینکه:

روزنامه‌های اصلاح طلب و روزنامه‌ی ایران که سال تا سال صدایشان از کشته شدن کودکان یمنی و بحرینی و سوری و عراقی درنیامد

اما این‌بار چرا

 

 

از کشته شدن این کودک خیلی ناراحت شدم و تصویرش حالم رو خیلی بد کرد، اما کاش ذره‌ای بی‌شرف نباشیم!

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

ماتریالیست‌ها تفاوتی بین ذات اقدس حضرت علی علیه السلام با نویسنده این وبلاگ قائل نیستند و هر دو رو human فرض می‌کنن!

از همین‌جا می‌شه ضعف نگاه ماتریالیستی رو فهمید.

  • ماشیح