اشک‌های رازدار ماشیح

آه

اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

نوستالژی

شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۵۲ ق.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

نمی‌دونم چرا با نگاه کردن به ماهنامه‌هایی که تولید کردیم یا فایل‌ صوتی‌هایی که درست کردیم و چیزهای دیگه گریه‌ام می‌گیره.

این حس رو دوست دارم. 

برام زحمت آدم‌ها مهم بوده و هست. هر چند بودن بعضی آدم‌هایی که واقعا ناراحتم کردن. 

یا حتی آدم‌هایی که اون موقع کار کردن‌شون اذیت می‌کرد آدم رو. مدلی کار می‌کردم که به آدم فشار میومد. 

اما دلتنگ اون وقتا میشم و با گذشت این همه وقت قدر زحماتشون رو می‌دونم.

آدم‌هایی که 1 ریال دریافت نکردن. کلی غر شنیدن. گاهی حتی نخواسته توهین شد بهشون اما موندن و رفتن جلو

 

خدا خیرشون بده.

شاید همینه که کارها بعد این همه وقت اینجوری مونده

شاید نه. قطعا

  • ماشیح

نظرات  (۶)

  • ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۲:۳۷
  • sajedeh morady
    • خیلی از عوض شدن هام مربوط به اون دورانه و نمیتونم فراموش کنم...با اینکه همیشه عقب بودم و کار چندانی نکردم..ولی حظ معنوی بسیاری داشت...
  • ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۹
  • سوگند
    • سلام
    امروز که مجبور شدم با توجه به عقب گرد وبلاگ دوباره مطالب رو ویرایش کنم تعداد ماهنامه های زیادی بودند که تو وبلاگ آورده بودم.. غصه دار شدم... خداقوت مرد زحمتکش ... اجرتون با ائمه اطهار.. گم نمی شه خوبی و زحماتتون چون هدفش مادی نبوده.. شاد باشید.
    پاسخ:
    سلام خانم سوگند
    مدتی بود نبودید. چند باری سر زدیم. بعد یادمون اومد بلاگفا کار رو خراب کرده بود
    از لطفتون بسیار ممنونم. شرمنده میکنید
    امیدوارم همینطوری که شما میگید باشه و هدف ما اون موقع خالص بوده باشه و ازمون بپذیرن
    سلامت باشید و در پناه اهل بیت علیهماسلام
  • ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۴۷
  • علی رضا
    • یادش بخیر
    روزگار عجیبی رو گذروندیم
    بعضی وقتا فکر میکنم می بینم با اینکه سنم زیاد نیست اما تجربه های زیادی داشتم. من و تو که تجربه های مشترک زیاد داشتیم و واقعا فکر میکنم اون چیزایی که از سر گذروندیم توی زندگیمون خیلی تاثیر داشته
    ای کاش روی روالی بیفتیم که به بهترین نحو وظیفه مون رو انجام بدیم و خدمت کنیم
    پاسخ:
    آره. تجربه زیادی کسب کردیم واقعا.
    به نظرم به درد زندگیمون میخوره.
    از خیانت دوستان تا رفاقت دوستان. از کارها تا چیزهای دیگه.

    ان شاءالله
  • ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۰۶
  • تولا
    • سلام
    سال نووت مبارک
    خسته نباشی پهلوون
    درد و بلای ماهنامه ات بخور تو سر هر چی دشمنه
    :)

    بعضی وقتها فکر میکنم اگر این روزها از خودی و غیرخودی میخوریم پس یعنی کار ظهور امام زمان لنگ جبهه ارزشی حال حاضر هست که وضع حال کار کردنشون مثه بهمنی هست که از بالای کوه پر انرژی میاد و سریع میرسه ته دره و پهن میشه و تمام....

    بعد می بینم نه همچین هم کار خدا بی حساب و کتاب نیست این همه ابتلائات دور و برمون و این همه رویش جوونای انقلابی تو بحرین و یمن و عراق و ....
    هم دل آدم را میسوزنه از این همه جنایت و جنگ،؛ هم دل را قرص میکنه که خدا هم برا اومدنش داره سنگ تموم میزاره!!

    فقط یه چیزی بدجوری آزارم میده که نکنه اون روزی که میاد مدعیان منتسب به سلمان فارسی یاری قائم آل محمد جز یارانش نباشن که هیچ رو در روش هم وایستن...


    اینها فقط درد دل بود .... حرفهای دیگه هم دارم که بمونه سر وقتش میگم.... انشاالله.
  • ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۷
  • Alireza Hashemi
    • همه اونایی که بعد تعطیلی ماهنامه بدنشون درد می کرد از سر اعتیاد :))
  • ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۸
  • -مجید-
    • مرا اسب سفیدی بود روزی :)
    پاسخ:
    اسب سفید نه
    سمند نوک مدادی :v
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم