اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

آقا سید مرتضی آوینی

چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ب.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

امشب، من و فکرهایم درباره آقا مرتضی. بدون هیچ کلماتی که بتواند لایق او باشد...

با آرزوی اینکه در میدان عمل بتونم ذره‌ای در راهش حرکت کنم ان شاءالله

 

کیستم من؟ بنده ای از بندگان مرتضی

قطره‌ای از بحر ناپیدا کران مرتضی

سایه وار افتاده ام بر آستان مرتضی

مدعی هرگز نمی‌فهمد زبان مرتضی

باطن دین محمد بود جان مرتضی

 

بر زمین افتاده دیدم آُسمان خویش را

رقص مرگ خویش و پایان جهان خویش را

در کف طوفان رها کردم عنان خویش را

تا مگر پیدا کنم نام و نشان خویش را

گم شدم اندر نشان بی نشان مرتضی

 

شادی روحش صلوات.

  • ماشیح

نظرات  (۱)

میرشکاک!
این شعرش خیـــلــــی مشتیه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی