اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

افشای اسناد بگم بگمی

چهارشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۲۳ ب.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

دیروز داشتم وسایلامو مرتب می‌کردم. یهو یه کاغذ تا شده دیدم. گفتم بذار ببینیم توش چیه.

یهو دیدم عه....

فقط مجیده که می‌تونه ارزش واقعی این ورق کاغذو بفهمه و بدونه چه چیزایی رو اثبات می‌کنه :v

دو تا از اسما رو به دلایلی قرمز کردم و اسم گروه رو هم چون تغییراتی داشته، قرمز نکردم!

  • ماشیح

نظرات  (۳)

آقا دعاگو باشید حتما! :))

صدامو دارین؟! :))
پاسخ:
سلام
دعاگوت بودیم! :D
اطلاعات عملیاتم دارید که ! خخخخخخ
پدر همیشه میگن جزو اون دسته آدمایی باش که همه ی اسناد رو نگه میدارن این افراد سیاستمدارای خوبی هم هستن اغلب ! پس اون دسته شومایی :D
این سیستمی که من میبینم احتمالا از خیلی از ارگان های دولتی پیچیده تر بوده :D
پاسخ:
اره اتفاقا اطلاعات عملیاتمون یه ادم خیلی کار درست بود :D
یا علی!
اینا رو داری هنوز؟ :))
تو چه موزه داری هستی :v

باید بترسم از روزی که من و تو مقابل هم قرار بگیریم D:
کل زندگیم رو فک کنم آرشیو کردی :))
پاسخ:
:v
این اخری رو خوب اومدی حال کردم :D

نه از تو واقعا فکر نکنم چیزی داشته باشم
اصولا نفرات قبلی صحنه روبرویی یه زایون با پشمک بودن، ولی تو فرق داری :P
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی