اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

نبرد استالینگراد

سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۱۹ ق.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

نشستم پشت لپتاپ و دارم خاطرات جنگ رو با خودم مرور می‌کنم.

Andy William داره a time for us رو می‌خونه.

دونه دونه عکس‌هامون با خاطرات جلوی چشمام میان.

روزهایی که سال‌هاست ازش می‌گذره اما خاطرات نه چندان شیرینش هنوز توی ذهنم هست.

شاید مجید بی‌چیزف شیرین‌ترین خاطره اون روزهای تلخ باشه. کسی که گرمای بودنش اون روزهای سرد رو قابل تحمل می‌کرد.

این عکس دوتایی‌مونه توی نبرد استالینگراد

 

سمت راستی مجیده و سمت چپی من.

هیچ چیز توی اون سرما لذت‌بخش‌تر از کشیدن سیگار نبود.

خصوصا وقتی باید چند ساعت توی یک چاله به این صورت دراز می‌کشیدی تا فرمان حمله صادر بشه.

بعدش هم معلوم نبود زنده باشی یا نه. و اگر برمی‌گشتی معلوم نبود بین مجروحین برمی‌گردوندنت عقب یا توی جبهه بودی.

جنگ بدی بود، اما برگشتن به خونه از اون بدتر بود.

دوست داشتم همونجا بمونم. با مجید.

و حالا سال‌هاست که می‌گذره از اون روزها

میرم سراغ عکس بعدی

و آهنگ belarmia

آه...

 

 

 

  • ماشیح

نظرات  (۷)

باز شما تو ارتش سرخ بودین یه چیزی دیگه از نیروی بسیجی مثل تاواریش بی چیزف انتظار این ناپرهیزیا نمیرفت
:|


زنده باشید, درست میگید مدتی درگیر مراسم و مقدمات ازدواج بودم, ان شاالله ازین به بعد بیشتر سر میزنم
پاسخ:
:D
تاواریش بی چیزف بیشتر به ارتش سرخیا میخوره تا من ;v

مبارک است و خوب.
خوشحالیم
D:
پاسخ:
:دال
ماماناتون این عکسارو دیدن اونوقت ؟؟؟
:|
پاسخ:
اره.
رله است. میدونن تو جنگ عادیه این چیزا :))

راستی جدیدا به ما افتخار حضور نمیدیدا. سرتون شلوغ شده احتمالا.
خوشحال میشیم میاید.
من که اصلا توی اون ماجرا نکشته شده بودم!!!

بلکه قبلش شده کشته بودم!!

و لازم به ذکر است که شما هر دوتا تایی تون از نبرد قبلی جان سالم به در بردید متاسفانه!!
شما ازون عده ای بودی که از جنگ برگشت دیگه؟؟

خوش به حال مجیدف !!
پاسخ:
نه داداش ما رو کشتن! :D
نمی‌بینی مگه من روح اینی هستم که توی عکس دیدی
توی اون ماجرا فقط یه نفر سالم برگشت. اونم تو بودی :P
کسی که بودنش گرمای اون روزهای سرد رو قابل تحمل می‌کرد.

این چه جمله ایه؟!
کسی که گرمای بودنش...
نه کسی که بودنش گرما رو قابل تحمل میکرد!
پاسخ:
کو کجا؟ :D
ویرایش کردم ممنون
"مجید بی‌چیزف شیرین‌ترین خاطره اون روزهای تلخ باشه. کسی که بودنش گرمای اون روزهای سرد رو قابل تحمل می‌کرد."

:|
مرد حسابی! مگه داستان عشقی تعریف میکنی؟ :v
بمیر! با این خاطراتت. ببین با کیا رفتیم اروپا فتح کنیم :))
پاسخ:
ممنون :D
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی