اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

احساس حقارت مضاعف

چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

خداییش هرچی خواستم ننویسم، نشد.

قسمت چهل و هشتم دکتر سلام رو دیدم. وقتی به «عزتمندی» رسید، احساس حقارت و کوچکی کردم.

بله. اینجوریاست.

 

این پست هم قرار بود اسمش «خاطرات آقای آبی رنگ، قسمت ششم» باشه، اما یهویی تبدیل شدبه احساس حقارت.

تقصیر دکتر سلام بود.

  • ماشیح

نظرات  (۴)

  • کمیل کمالی
  • ما خیلی خوشیم کرکر خندیدیم و الا با همون قسمت اولش باید دو کیلومتر می رفتیم تو زمین از خجالت!
    رییس جمهوره ما داریم؟
    پاسخ:
    معمولا کم وبلاگی هست که چشم من رو بگیره
    اما وبلاگ شما عالی بود رفیق جان.
    خوش اومدید
    با این عکس خیلی حال کردم

    http://bayanbox.ir/id/3177159098460032715?info


    لطفا دیگه دکتر سلام نگاه نکنید
    یا بعد از نوشتن خاطرات آقای آبی رنگ ببینید
    با تشکرD:
    پاسخ:
    باشه
    :d
    سلام وب مسخره ای داری ولی به منم سر بزن :))

    وزیر صنایع عزیز می‌فرمایند که "تو آلمان تجهیزاتی دیدم که ایران 100 دیگه بهش نمیرسه..." یعنی چی؟
    حقارت رو برای من تعریف کنید

    آدم یاد اون بی همه چیز دوره قاجار میوفته که میگفت: ایرانی ها حتی قدرت و لیاقت اداره یک کارخانه سیمان رو هم ندارن

    و تاریخ تکرار میشود ولی والاه بلاه اون 8 سال رفت و تکرار نمیشود :)
    پاسخ:
    دور همی به عرت ملی ...... دیگه:
    در خانه ی او را گدا می شناسد
    به او سر میزند و مطالبه می کند ...

    بروزیم ...
    پاسخ:
    سلام
    خیلی خوش اومدید.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی