اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

۱۴ مطلب با موضوع «شعر،داستان،ادبیات» ثبت شده است

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

این شعر باشد اینجا، شاید دل هم یک روز برای عشق به حضرت معصومه سلام الله علیها که در طول حیاتم، لطف‌های زیادی کردند نوشت.

سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بر عاشقان اهل بیت تسلیت و تعزیت باد.

 

 

 

جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام کاش زمان با همین سلام
در آستانه در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من – این فتاده به لکنت – بایستد

تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیه ی عذاب
هم وزن با یک آیه ی  رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما
زیر رواق‌های کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش می‌کنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد
این شعر مست تکیه زده بر ضریح تو
مستی که روی پاش به زحمت بایستد

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

 

مرده یک شبه چو نمره بیست

ثلث اول که هیچش ارزش نیست

مرده قرن را چنین بنگر

همچو تجدید ناب شهریور

ذهن شاگرد خنگ فاجعه است

خنگ شاگرد در مراجعه است

 

عشق همیشه در مراجعه است

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به پای هرزه علف‌های باغ کال پرست
رسیده‌ام به کمالی که جز «انا الحق» نیست
کمال دار را برای من کمال پرست
هنوزم زنده‌ام و زنده بودنم «خاری» است
به تنگ چشمی نامردم زوال‌پرست

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

اگرچه می گذریم از کنار هم آرام

شما ز من متنفر، من از شما بیزار

به مسجد آمدم و ناامید برگشتم

دل از مشاهده تلخی ریا بیزار

فاضل نظری

  • ماشیح