به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
دل به تقدیر بسپار که رسم جهان این است.
ساحل را دیدهای که چگونه در آینهی آب، وارونه انعکاس یافته است؟
سر آنکه دهر بر مراد سفلگان میچرخد این است که
دنیا، وارونهی آخرت است.
- ۰ نظر
- ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۰۱
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
دل به تقدیر بسپار که رسم جهان این است.
ساحل را دیدهای که چگونه در آینهی آب، وارونه انعکاس یافته است؟
سر آنکه دهر بر مراد سفلگان میچرخد این است که
دنیا، وارونهی آخرت است.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اون موقعی که توی گفتمان دینی بودیم، در مورد مسائل اقتصادی بحث شد.
من در مورد اشرافیگری آقایون مسئولین صحبت کردم و یکی از خانمها در مقام دفاع برگشت و حدیثی رو نصفه نیمه قرائت کرد.
اون موقع شعور حدیثی ما مثل همین الان کم بود، نرفتیم تحقیق کنیم ببینیم چی به چیه و کی به کیه. سر و ته حدیث چیه؟ اول و اخرش چیه؟
جوابش رو دادیم، ولی خب بهتر بود با تحقیق جواب میدادیم و نمیذاشتیم روی دوش ما پالون انداخته بشه.
الحمدلله امروز داشتم سرچ میکردم، رسیدم به اون حدیث.
بعد متوجه شدم که ای بابا، اون حدیث یه سر داشته، یه ته. اون خانم فقط سر حدیث رو گفته و تهش رو بریده!
امام صادق علیهالسلام در جمعی فرمودند:
ﯾﮏ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ: ﺧﺎﻧﻪ ﻭﺳﯿﻊ، ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺧﻮﺏ، ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ و ﭼﺮﺍﻍ ﭘﺮﻧﻮﺭ.
ﺷﺨﺼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﭼﻪ ﮐﻨﯿﻢ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﯾﮏ ﺑﺎﻃﻦ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ.
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻭﺳﯿﻊ؛ ﺻﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺭﻭﺡ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﮐﺐ ﺧﻮﺏ، عقل ﺍﺳﺖ، ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ ﺣﯿﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﺍﺝ ﻣﻨﯿﺮ، ﻋﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺛﻤﺮﻩی ﺁﻥ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ.
این حدیث زیبا و کامل تقدیم من و شما بزرگواران!
پی نوشت: امیدوارم اون خانم هم حدیث رو نصفه نیمه دیده باشن، نه اینکه نصفه نیمه نقل کرده باشن!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اُف بر شماها
یک کهنه پیراهن دگر دعوا ندارد
حاشا ندارد
بین شما مردانگی معنا ندارد
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
در مورد خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در مجلس یزید زیاد شنیدیم.
نمیدونم خوندید و خوندیم یا نه؟ اما اگر نخوندید پیشنهاد میکنم حتما یک بار بخونید. هم متن عربی و هم ترجمهاش رو.
متن عربی رو بخونید و ببینید کلمات چه شگفت در کنار هم چیده شدند و به این مطلب برسید که چرا بعد از این خطبهها، بسیاری گمان کردند که این علی علیهالسلام است که بعد از سالها دوباره خطبه میخواند و متن فارسی رو بخونید تا از صحبتهای حضرت زینب سلام الله علیها آگاه باشید.
اما من گوشهای از متن خطبهی حماسی حضرت زینب سلام الله علیها رو قرار میدم:
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
به رسم همیشگی خودم
حلالیت میطلبم. یک حلالیت واقعی برای نوشتههایی که ممکنه ناخواسته ناراحت کرده باشه کسی رو، برای سوءتفاهمها و ...
عازم نجف امیرالمومنین و کربلای اباعبدالله الحسین و اباالفضل العباس و شهدای کربلا هستم.
اگر برسم و قابل باشم، دعاگو هستم.
شما هم برای من دعا کنید لطفا.
برای زیارت با معرفت و بازگشت بامعرفتتر.
التماس دعا
یاعلی
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
محضر امام صادق علیهالسلام رسید. پرسید آقا مروت یعنی چه؟
فرمودند: شما مردم چه میگویید؟
گفت: ما میگوییم مروت یعنی اینکه آدم اگر نعمت داشت شکر کند، نداشت صبر کند.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
خب سگهای مدینه هم همینطوری هستند، بهشان نعمت میدهی تشکر میکنند، دم تکان میدهند، ندهی صبر میکنند، سگ صبرش زیاد است.
میگویند باوفاست صاحبش را هیچوقت نان بهش ندهد، گاز نمیگیرد، گربه گاز میگیرد نانجیب است، وقتی گربه یک چیزی ازت بگیرد از اولین کسی که فرار میکند از خودِ تو هستی در میرود. ولی سگ هر چی بهش بدهی جلوی خودت مینشیند میخورَد، بهش هم ندهی گازت نمیگیرد، نمیدزدد چیزی از سفرهات.
آنوقت امام صادق فرمود: سگها همینجوری هستند، آخرش رسیدی به اینکه مثل سگ بشوی؟
گفت آقا!
پس شما میفرمایید مروت یعنی چی؟
آقا فرمود:
نزد ما اهلبیت مروت یعنی اینکه نعمت داشتی ایثار کن، نداشتی شکر کن.
حالا شده حکایت ما و این داستان
آخرش رسیدی به اینکه مثل سگ بشوی؟
پی نوشت: روایت رو داستانی نوشتم، لطفا تقاضای منبع نکنید. بگردید پیدا میشه.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
چه صفایی کردهای «کُمِیل».
آمده بودی دعایی بیاموزی... احتمالا پای درخت بادام.
چه میدانم. شاید هم پای یکی از آن درختهای نخلی که خودش کاشته بود.
فکرش هم شیرین است. تو نشسته باشی، مولا هم، شروع کند برایت دعا بخواند. دعای کمیل.
بگوید:
«اللهم مولای، کم من قبیح سترته و کم من فادح من البلاء اقلته و کم من عثار وقیته...»
تو شروع کنی به گریه کردن.
او بخواند، تو گریه کنی و اشک بریزی
بگوید
«و لیت شعری یا سیدی و الهی و مولای. اتسلط النار علی وجوه خرت لعظمتک ساجده...»
بعد هر دو گریه کنید
اگر نگویم «حسادت»، سالهاست به تو «غبطه» میخورم، کمیل...
من و تو با هم برادریم، یک بار دست مرا بگیر. یک پنجشنبه. با خودت ببر مسجد کوفه، پای دعای کمیل مولا.
بگذار یک بار مهمان مولا باشم...
فرمود: ای ارمیا چه میبینی
گفتم: شاخهای از درخت بادام.
فرمود: نیکو دیدی! من کلامم را آنجا خواهم رساند.
عهد عتیق- باب ارمیای نبی.
{بین خودمان باشد، من تورات هم که میخواندم، به تو میرسیدم}
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سلام ای آقا، بمیرم برات
محرم شده، فدا روضههات
گل فاطمه، عزیز همه
بمیرم دلت، پر از ماتمه
یاصاحب الزمان...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
یوم علی صدر المصطفی
و یوم علی وجه الثری
یک روز بر سینه پیغمبر
و روزی بر روی خاک...
یادهر!
اف لک...