اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

۲۴۷ مطلب با موضوع «چرک نویس» ثبت شده است

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

میدونم اصلا براتون مهم نیست که من بنویسم یا ننویسم (شکلک نذاشتن بهتر از گذاشتن شکلکای مزخرف اینجاست)

ولی چند وقتیه شدیدا دلم میخواد بنویسم هم اینجا یه چیزهایی هست توی ذهنم که باید بنویسم هم اون یکی بلاگ

اما

دیر اومدن از سرکار و خستگیش نمیذاره.

در اولین فرصت چند تا چیزی که تو ذهنمه اینجا مینویسم

سفرنامه اربعین رو ادامه میدم

یه چند تا نوشته خاص هم دارم

توی اون یکی وبلاگ هم کارای زیادی مدنظر دارم

 

امیدوارم با دعای شما و لطف خدا به همش برسم

باز برگردم به جمله اول

میدونم اصلا براتون مهم نیست که من بنویسم یا ننویسم

ولی دم شما گرم که میاید اینجا میخونید و بیشتر از اون با نظراتتون منو خیلی خیلی خوشحال میکنید

این به من میگه شما هستید و لطف دارید و من این لطف هرگز فراموش نمیکنم

اونایی هم که یه روزی رنگ ما رو دوست داشتن، امروز نیستن و میدونیم که سلامشون بی طمع نبوده اوناهم ان شاءالله به بهترین چیزهایی که دلشون میخواد برسن و آرزوهاشون رنگی رنگی نباشه.

 

مخلص همه بزرگواران

خوشحال میشم بیشتر اینجا بیاید و بیشتر بنویسید، چون حضورتون منو خیلی خوشحال میکنه.

 

 

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

خط خطی کردن‌ها مختص قدیم نیست

بعضی وقت‌ها مثل الان صد بار یه چیزی رو می‌نویسم

بعد حذفش می‌کنم

بعد اصلا بیخیال میشم بنویسمش

 

چه دنیای مزخرفیه

این دنیای مـــــجازی

 

بعضی حرف‌ها رو باید خورد

اون بالا نوشته حرف‌هایی که می‌شود زد

نه حرف‌هایی که باید خورد.

 

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

در طول 7 سال فعالیت اینترنتی در سایت‌های مختلف از انجمن‌ها، مسنجرها تا سایت‌های اجتماعی با بیش از 10 نام مستعار و 50 آیدی فعالیت داشتم که بعضیش احمقانه بوده و بعضیش هنوز هم ادامه داره.

این افشاگری بود که می‌خواستم بکنم.

.

اما بعد

این پست بازدید زیادی داشت، به دلیل کلمه افشاگری

لابد فکر کردید در مورد موضوع خاصی میخوام افشاگری کنم

منتظر بودید، پست بعدی رو ببینید و چیزی بخونید.

این در انتظار موندن و در خماری گذاشتن و «دروغ گفتن» بلایی هست که سر شما میاد و براش توجیه آورده میشه.

اینکه از اعتماد شما سوءاستفاده بشه

بگم بگم یه اشتباهه

و نگفتنش و تو خماری گذاشتن شما یه اشتباه دیگه

.

این یک درس بود برای شما. درس تلخی هست. دوست نداشتم حتی اگر یک نفر منتظر بود من چیز خاصی بنویسم، به قول خودمون اسگل بشه

اما واقعیت اینه می‌خواستم به شما این درس رو بدم که

بازی نخورید

وقتی تو خماری می‌ذارنتون

بفهمید

شما ارزش دارید و نباید بی‌ارزش نگاه بشه بهتون.

.

.

منم برم مشق شبمو بنویسم که شنبه خانم معلم نگاه میکنه.

پی نوشت: حالا اگه دلتون خواست واقعا افشاگری کنم بگید. من جعبه سیاه یه سری جاها هستم یوهاها ها ها ها (شوخی کردم)

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

و اکنون

نوبت بگم بگم

و افشاگری‌ها من فرا رسیده است

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

این علیرضا هاشمی که در هیچ ژانری نمی‌گنجه.

خیلی باهاش حال می‌کنم، فقط وقتایی که یه چیزی میگم منظورمو متوجه نمیشه می‌کوبه به در و دیوار بحثو می‌خوام کلنگ بردارم بیستون رو بترکونم :D

.

.

.

.

مراد نگارنده از یه چیزی بگم، نوشته‌ای در فیسبوک است.

پی نوشت: برو حال کن واست یه پست اختصاص دادم :D

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

.

نبرد استلینگراد.

در کولاک و سرمای طاقت‌فرسای استالینگراد، سخت‌ترین ضربه بر پیکره‌ی ارتش آلمان نازی وارد شد.

هواپیماهای لوفت وافه با تمام وجود بر شهر آتش می‌ریختند. بمباران آنقدر زیاد بود که شهر به خاکستر و دود و آتش تبدیل شده بود.

ژنرال واسیلی چویکوف و ژنرال ژوکوف با دفاع از استالینگراد توانستند بسیاری از مناطق را بازپس بگیرند و همانجا، آغاز افول قدرت بی‌بدیل آلمان نازی شد، قدرتی که بعد از آن در هیچ کشوری در جهان بوجود نیامد.

تصاویر زیر، حکایت از حضور من، مجید و علیک در جنگ جهانی دوم دارد، هنگامی که می‌خواستیم برای چگونه وارد شدن به شمال شهر استالینگراد، نقشه بریزیم.

.

.

سمت راست علیک، سمت چپ من و نفر وسط مجید بود که آن زمان‌ها همچون الان، نه از کلاه پشمین و نه از کلاه خلبانی و نه از هیچ کلاه دیگری  استفاده نمی‌کرد.

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشکر.

.

چو نی ناله دارم ز درد جدایی

امان از جدایی...

.

.

.

.

.

حرف بسیار است عزیزم. بسیـــــــــــــــار.

جخ به قاعده‌ی چند سال زندگی. چند سال خاطره. چند سال دلتنگی. اما آرومم. آروم آروم. واقعا آروم...

.

پی نوشت: قرار شد کوتاه بنویسم.

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

بعد از نظرسنجی شماره 2، قرار شد اسم وبلاگ رو «گنجه» بذارم، اما بر اثر یک اتفاق، جرقه‌ای در ذهنم باعث ساخت یک عبارت شد.

چند وقتی منتظر تایید عبارت انگلیسی ساخته شده از سوی زبان‌شناس‌ها بودم و با تایید کلمه، وبلاگ رو ایجاد کردم.

از طریق لینک زیر می‌تونید وبلاگ جدیدم رو ببینید.

رهبر اتمی

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

بازی امروز مزه نداد. هرچند که تا دروازه بودم کلا سه تا گل خوردم که دوتاش دفاع نداشتیم، اما کلا حال نداد.

اگه عینک دومیم نبود، الان داستانی داشتیم. یه متریم چنان شوتی زد که عینکم 5 متر رفت اونورتر. شانس اوردم دماغم خورد نشد. تا چند دقیقه ندیدم.

آخرشم یه گل مرده خوری زدم. ولی بازم حال نداد

  • ماشیح

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

دیشب حسابی حالم خراب بود. می‌خواستم به خودم و همه چیز فحش بدم.

خواستم چیزی بگم به خدا و خودم

گفتم نکنه ناشکری باشه؟ نکنه؟ ناشکریه. ناشکری. هست.

بیخیال شدم.

نگفتم.

.

.

منتظر روزهای خوبم.

ان شاءالله میرسه.

الحمدلله.شکر

  • ماشیح