من عاشق حضرت محمد {صلی الله علیه و اله و سلم} هستم
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
تکیه داده بود به درخت سیبِ خانهاش در نوفل لوشاتو. هرکس به دیدنش میآمد یک طور مسحور او میشد. دانشجوهای ایرانی مقیم فرانسه با دیدنش خود را در روح آسمانی او باز یافتند، خبرنگارها محو کاریزمایش شدند و همسایههای نوفل لوشاتو هم فهمیده بودند «آقا روحالله» با همهی آنها که تا آن روز دیده اند فرق دارد. آنها «روحالله پیامبر» را در این میراثدار همهی صاحبان عهد میدیدند.
پیغام دادند فرانسه جای فعالیت سیاسی نیست. آنها را به دموکراسی خودشان ارجاع داد. گفت این محدودیتها خلاف شعارهای شماست. اگر قرار به سکوت باشد، ترجیح میدهم طبیب دوره گرد قلوب مردم باشم در این فرودگاه و آن فرودگاه. از این کشور به آن کشور. اما دست از هدفم نخواهم کشید.
«آیتالله» بعد از یکصد و بیست روز رفت، اما فرانسه ماند و مردمش و عشقی که روی دلشان مانده بود. عشق به آیتالله و عشق به پیامبری که آقا روحالله فرزند و شاگرد مکتبش بود.
دوباره فصل بهار فرا رسیده است و این بهار نه بهار شکوفه زدن درختان، که ایام شکوفه زدن دلها در زمستان مرده غرب است. دیری نپایید که از آخرین روز حضور آقا روحالله تا امروز و در ظلمت و تاریکی بیانتهای بیبند و باری فرهنگ لیبرالیسم فرانسه، روح اسلام با قلوب مردم فرانسه پیوند خورد و روز به روز بر تعداد عاشقان خاتم النبیین افزوده شد و یک بار دیگر طبیب دوره گرد قلوب مردم با «مرهمهای موثرش» به راه افتاده؛ پیامبر رحمتی «که تحمل رنج برایش سخت است».
این قرن، قران اسلام است وعجیب نیست که این بار دولت فرانسه از تسخیر قلوب مردمش و مردم جهان بهراسد. آنها یک بار تاثیر روح قدسی «امام» را از خانهی کوچکی که در «نوفل لوشاتو» مرکز دنیا شده بود دیده اند. غرب در باتلاق اضمحلال فرو افتاده است و با اقدامات توهین آمیز نسبت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم در منجلاب دست و پا میزند.
حقیقت این است که نور عالم را فرا خواهد گرفت و دموکراسی و لیبرالیسم غربی در برابر اسلام ناب محمدی زانو خواهد زد و از پشت توهین این روزها به مهربانترین فرستاده خدا، خورشید اسلام است که با نام «محمد» در میان جوانان و کودکان، زنان و مردان بیرون میآید.
- ۹۳/۱۰/۲۹
چیزی متفاوت با کارهای روتین و تکراری.
این روزها چیکار میکنی پست قشنگ میزنی بلا؟!