عید غدیر
شد ز نام دگران گرچه مُکَدَر گوشم
خورد از نام علی قند مُکَرر گوشم
هرکسی نام تورا بُرد شنیدم به دو گوش
میبرد فیض زبان را دو برابر گوشم
گوش اِستاده ام از کودکی ام نام تورا
زان اقامه که ز لب ریخت پدر در گوشم
گوش چپ نیست کم از راست که در میلادم
دو سِری خورده مِی از نام علی هر گوشم
من ز هر لب طلب نام علی داشته ام
نیست امروز بدهکار کسی گر گوشم
نام آن تیغ پُر از آب به گوشم خورده است
گوش ماهی نشد این قدر که شد پَر گوشم
بیتی از "قصری"ِ شیرین سخن آمد در یاد
که از آن بیت به شوق تو سراسر گوشم
("قصری" از شوق غلامی شده یک پارچه گوش
قنبری کو که دو صد حلقه کُنَد در گوشم)
شد شراب از لب تو تر دامن
باده آلوده بود یا من؟
پس به من نیز بوسه ده تا من
بشوم مست و عالمی با من
جای یارب صدا زند یالب
بر جگر مینهم چو دندان را
نخورم جز به خون دل نان را
مشکن چون دلم تو پیمان را
یا به تیغت ببند افغان را
یا بزن بر لبم مهر با لب
زلف بسته به روی چون قمر است
شب همیشه ز تیرهی سحر است
دل خون همپیالهی جگر است
خون ز هم مشربان نیشتر است
میزند رگ به تیغ گویا، لب
تو کجایی که آفتاب کنی؟
سرکه را در قدح شراب کنی
کی تو آبادِ این خراب کنی؟
دانگ بگذار تا تواب کنی
از تو خاک قدوم، از ما لب
ذوالفقارت، فرات بیبدل است
ضرب ششمشیر تو علی، مثل است
مست نام تو شیشه در بغل است
اصلا اصل اصول ما عسل است
که چنین گشتهایم سراپا لب
هر شب تو هزار رکعت داشت
ضبط این کارها چه زحمت داشت
ملک دوش تو چه همت داشت
چاه کوفه مگر چه نیت داشت
که گرفت از لب تو آقا، لب
تو که هستی که مات توست، خدا
ذات خود در صفات توست، خدا
بسته در شش جهات توست، خدا
مو به مو در نکات توست، خدا
از قدوم و سر و تنت تا لب
قرص خورشید تب اضافه کند
قرص رویت طرب اضافه کند
واجب و مستحب اضافه کند
کفر چیزی به لب اضافه کند
وقف «الا» است بعد هر «لا» لب
خواب در سایه تو دیدن داشت
دست از حسن تو بریدن داشت
روح از شوه تو پریدن داشت
یکی از این دو بس مکیدن داشت
زان لبم بوسه ده، والا لب
مَرحم نوبلوغ دردسر است
عیسی معنی از طفیل در است
سود در وجه غیر تو ضرر است
نسخهات کامل است و معتبر است
مرده را زنده میکنی با لب
- ۹۳/۰۷/۲۰
من هم سید نیستم :))