مـرگ آگـاهـی
نفسهای انسان گامهایی است که به سوی مرگ بر میدارد. حضرت علی علیهالسلام سخنانی از این دست که مالامال از مرگ آگاهی باشد بسیار دارند.
مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان میدارد. تا آنجا که هر که مقربتر است، مرگ آگاهتر است و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیهالسلام در عالم، عین مرگآگاهی است. مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.
مردمان این روزگار سخت از مرگ میترسند و بنابراین شنیدن این سخنان برایشان دشوار است، اما حقیقت آن است که زندگ انسان با مرگ در آمیخته است و بقایش با فنا. پیش از ما میلیاردها نفر بر روی این کرهی خاکی زیستهاند و پس از ما نیز.
اگر مولا علی علیهالسلام میفرماید:
«والله ابن ابی طالب با مرگ انسی آن چنان دارد که طفلی به پستان مادرش»، این انس که مولای ما از آن سخن میگوید چیزی فراتر از مرگ آگاهی است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ نه همچون پایانی بر زندگی. مرگ پایان زندگی نیست.
مرگ آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ در آمیخته نیست. حیاتی بی مرگ و مطلق. زندگی این عالم در میان دو عدم معنا میگیرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پیش از تولد است و انسان در بین این دو عدم فرصت زیستن دارد.
زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است؛ روشناییهایش با تاریکی، شادیهایش با رنج، خندههایش با گریه، پیروزیهایش با شکست، زیباییهایش با زشتی، جوانیاش با پیری و بالاخره وجودش با عدم. حقیقت این عالم فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریدهاند:
«خلقتم للبقاء، لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گیرید، پیش از آنکه مرگ شما را فراخواند.
و همهی این سخنان از سر مرگآگاهی است و راستش، لذت زندگی مرگاگاهانه را جز اولیای خدا کس نمیداند؛ این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظری است اگر به مقتضای تفکر رایج به این سخن پشت کنیم و بگوییم:
«تا کجا از مرگ میگویید؟ کمی هم در وصف زندگی بسرایید. دل بستن در دنیا، دل بستن در فناست و مرگ بر ما سایه افکنده است.»
این علی است که چنین میفرماید.
همانکه راههای آسمان را بهتر از راههای زمین میشناسد. سخنان او سرودههایی شاد و مفرح در وصف زندگی است. آن زندگی که با زهر فنا و مرگ در نیامیخته است. منتهی غفلتزدگان بیشتر میپسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شادیهای آمیخته با غصه دل خوش کنند.
بگذار چنین باشد، اما اگر اولیای خدا در جستجوی فنای فی الله هستند، بقای حقیقی را طلب کردهاند.
بودنی را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد.
به سخن علی علیهالسلام گوش بسپاریم:
«دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند.»
سید شهیدان اهل قلم
- ۹۳/۰۵/۲۸