31 تیر ماه.

هااااااااااااااااااااااااااااا اینگونه بود که امروز دو ساعت و نیم دور میدون آرژانتین رو می‌گشتم، واسه اینکه دوست عزیزمون آدرس داده بودن: میدون آرژانتین، در قهوه ای.

ساعت 12 رسیدم، تا دو نیم می‌گشتم.

بهش 10 بار زنگ زدم، هر 10 بار هم می‌گفت در قهوه‌ای.

حالا بگرد پیدا کن.

خلاصه وقتی پیدا کردم تمام آب موجود در بدن تخلیه شده بود :D

 

بعد از سه ساعت مزخرف کردن آقای دکتر ....، جلسه تموم شد اومدیم بیرون.

وقتی رسیدم خونه تقریبا آخرین دقیقه‌هایی بود که می‌تونستم نفس بکشم :P الحمدلله کولر احیا کرد.

برنامه ماه عسل امروز قسمت دومش جالب بود. احسان علیخانی به نظرم آدم مقیدی هست، ولی بعضی از سوالاتش همچین جالب انگیزناک بود.

 

الان هم اومدم یه متن در مورد غزه بنویسم، گذاشتمش واسه فردا.

راستی اولی که اومدم این متن رو شروع کنم، دیدم دستم داره می‌خاره اومدم بخارونمش یه سوسک از رو دستم افتاد، شروع کرد دویدن. قد نگو بگو اقداد. لامصب آب حصیر خورده بود انقد دراز بود.