ایــــام فاطـــمـــیــــه
بعد از آنکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بستر افتادند، زنان انصار و مهاجر به دیدار ایشان آمدند.
حضرت صدیقه طاهره در خطبهای انصار و مهاجرین را مورد مذمت قرار داد.
بعد از تعریف اوصاف ایشان، به تعریف امیرالمومنین علی علیهالسلام میپردازند که وصف آن بانو چنین است:
...
آنها چه ایرادى را بر ابوالحسن على علیه السلام داشتند؟
والله آنها بر شمشیر برنده او ایراد مى گرفتند، و بى اعتناییش در برابر مرگ در میدان نبرد، و قدرت او در جنجگویى، و ضربات درهم شکنندهاش بر دشمن!
آرى!
بخدا سوگند اگر امر خلافت با او بود، هر گاه مردم از جاده حق منحرف مىشدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مىزدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مىداد سیرى که هرگز آزار دهنده نبود، نه مرکب ناتوان مىشد، و نه راکب خسته و ملول.
و سرانجام آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مىساخت، نهرى که دو طرفش مملو از آب بود، آبى که هرگز ناصاف نمىشد سپس آنها را پس از سیرابى کامل باز مىگرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مىیافتند.
آرى!
او هرگز از دنیا بهره نمیگرفت، و از آن سودى جز سیراب کردن تشنه کامان و سیر نمودن گرسنگان نداشت.
و در این جا دنیا پرست از زاهد، و راستگو از دروغگو، براى همه آنها روشن مى شد.
وَ مَا الَّذِی نَقِمُوا مِنْ اَبِی الْحَسَنِ علیه السلام؟
نَقَمُوا مِنْهُ وَ اللهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ، وَ قِلَّةَ مُبالاتِهِ بِحَتْفِهِ، وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ، وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذاتِ اللهِ.
وَ تَاللهِ لَوْ مالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاّئِحَةِ، وَ زالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ، لَرَدَّهُمْ اِلَیْها، وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْها، وَ لَسارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً، لا یَکْلُمُ خُشاشُهُ، وَ لا یَکِلُّ سائِرُهُ وَ لا یَمِلُّ راکِبُهُ.
وَ لاَوْرَدَهُمْ مَنْهَلا نَمِیراً صافِیاً رَوِیّاً تَطْفَحُ ضَفَتاهُ وَ لا یَتَزَنَّقُ جانِباهُ، وَ لأَصْدَرَهُمْ بِطاناً وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ اِعْلاناً.
وَ لَمْ یَکُنْ یَتَحَلّى مِنَ الدُّنْیا بِطائِل، وَ لا یَحْظى مِنْها بِنائِل، غَیْرَ رَیِّ النّاهِلِ وَ شَبْعَةِ الْکافِلِ، وَ لَبانَ لَهُمُ الزّاهِدُ مِنَ الرّاغِبِ، وَ الصّادِقُ مِنَ الْکاذِبِ.
پی نوشت: حال عمو وخیمه، فقط دعا و معجزه نیاز داره....دعا کنید لطفا.
- ۹۳/۰۱/۱۱
95 روز شکنجه و بعد شهادت
اره حاجی جان این است قصۀ فاطمه ...