روزهای پایانی سال ۱۳۸۷ شمسی است
دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۰۷ ب.ظ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
از من به شما نصیحت. اگر خواستید کتابی به کسی بدهید، هرگز «مناو»تان را به کسی ندهید. چون مثل من میشوید.
چند وقتی است دلم مناو میخواهد. باید بخرم...
.
.
"فتاح خیلی زود افسرده شد نمی دانست چرا اما دوست داشت همه ی کوره راخراب کند..... شاید می خواست انتقام مرگ پسرش را از کوره بگیرد . خشم وجودش را آکنده بود خم شد و خشت جلوی پایش را برداشت می خواست محکم به زمین بزندش که نوشته ی رویش را دید . علی
-یاعلی مددی
خشت را بوسید و آرام روی زمین گذاشت اما نه کنار خشت بغلی کمی آن طرف تر...."
.
.
.
پی نوشت: چه خیال خامی داشت مسیح، دلش میخواست کتاب بنویسد...
- ۹۲/۱۰/۲۳
یا علی مددی...