- ۶ نظر
- ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۱
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
بیهمگان به سر شود
بیتو که با سرعت 100 کیلومتر در ساعت...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
چند وقت پیش و بعد از اینکه به یک سری از دوستان در مورد حرمت Viber گفتیم، پیامهایی رسید از دوستان «حزب اللهی» حتی، و محتوا به نوعی بود که گویا چیزی از غیب گفتیم و از خودمون درآوردیم.
نگاه عاقل اندر سفیهی کردند و رفتند.
در مورد شبکههایی مثل Viber از حرمت استفاده طبق فتاوای رهبر انقلاب گفتیم، اما طبق عادت مردمان که از بنی اسراییل تا امروز دنبال بهانهجویی بودند، با طعنه و تمسخر جواب دادند.
با ارسال نامه به دفتر رهبر معظم انقلاب، استفتائی کردم که اگر کسی تمایل داشته باشه میتونه استفاده کنه.
اگر کسی بپرسه خودت چی؟
میگم سعی کردم رعایت کنم و قطعا این سعی کردن صد در صدی نبوده.
علی ای حال این صرفا برای کسانی است که وقتی رهبر انقلاب چیزی میگن گوش میدن و بهانه بنی اسراییلی نمیارن!
نکته: اگر سوال خیلی ساده و ابتدایی پرسیده شده، کاملا عمدی بوده. {طبق تجربه}
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سومین روزی هست که اومدم اینجا.
به دلیل نقصهای فنی که اینجا هست، تا دوشنبه علنا از کار خبری نیست.
یه خوبی داره و اون اینه که یه خورده چیزی یاد گرفتم، اما بدیش اینه مهدی میخواد بره و تمرین عملی در زمان بودنش نمیشه کرد. اینجوری باید حواسم رو بیشتر جمع کنم.
شاید کمی مسخره باشه، اما واسه برگشت روزشماری میکنم.
دلیلش رو مثل پست قبلی بعدا خواهم نوشت.
البته دوست دارم برم بیرون و بگردم، اما شرایطش نیست. یعنی اونجوری نیست که آدم فکرش رو میکنه و بیشتر باید توی خونه موند.
حداقل فعلا این شکلیه.
خانواده و جمع فامیل امروز رفتن گردش.
خوشحال شدم که رفتن. میخواستم همون موقع که میام بهشون بگم اگر من نبودم برید.
ولی نامردا موقعی که من نبودم ردیف نکردن :D
امروز سومین روزه اومدنم هست.
اولین چیزی که دیروز دسترسی پیدا کردم و سرچ کردم، وبلاگ مجید بود.
ضد حال خوردیم اساسی
اما بعد...
:D
شاد گشتیم :P
راستی یادم رفت بگم.
کافیه من یا مثلا مجید اراده کنیم چیزی بخَریم. اون چیز نابود میشه.
حالا من قصد کردم یه دوربین بخرم. بعد کلی قرض و قوله، حالا گارانتی که میخوام با اون لنز پیدا نمیشه.
خیره ولی امیدوارم زود پیدا شه یه سری کار دارم انجام بدم تا محرم، ان شاءالله.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
«کمیل» از عجایب عاشقانههای مردی است که مظلوم بود، عاشق زیست و نمونه نداشت...
لا اله الا انت
سبحانک و بحمدک
ظلمت نفسی
و تجرات بجهلی
و سکنت الی قدیم ذکرک لی و منک علی
اللهم مولای
کم من فبیح سترته
و کم من فادح من البلاء اقلته
و کم من عثار وقیته
و کم من مکروه دفعته
و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته...
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
2 ماه هست طرحی رو به یک «گوسفند» که قبلا در موردش نوشتم، دادم و هیچ خبری از اون «گوسفند» نشده.
اصرار دارم که «گوسفند» خطابش کنم. نه برای اینکه طرح من رو تایید نکرده، جواب مثبت نداده یا ...
دقیقا برعکس.
برای اینکه اصلا جواب نداده. برای اینکه دو ماه وقت من رو گرفته و ذهن من رو درگیر بیشعوری خودش کرده.
زنده باد داعش چون در این دو ماه از لحاظ رسانهای کارهای بسیاری کرده و من در این دو ماه معطل بررسی طرحی بودم که اگر وقت گذاشته میشد یک یا دو روزه جواب داده میشد.
آره یا نه.
طرح شما خیلی ضعیفه آقای حسام.
قطعا من از این حرف خوشحال میشدم و تکلیف خودم رو میدونستم.
ما تا اسیر این گوسفندها هستیم، نهتنها به هیچ جا نمیرسیم، درجا هم میزنیم.
کارهای فرهنگی کشور عزیزمون هم اسیر گوسفندهای زیادی هست. گوسفندهایی با سر انسان و انسانهایی با سر «خر».
والسلام!
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
خاطرات رو میگذارم واسه بعد.
برای من این دلتنگی لذت بیشتری داره. بیشتر از هر چیزی.
حتی بیشتر از بودن در جایی که دوست داشتم باشم و الان توش هستم.
سعی میکنم از بودنم استفاده کنم، اما این دلتنگی نشون میده من چی هستم و کی هستم.
در مورد دلتنگیها هم بعدا مینویسم چون میترسم مورد تمسخر قرار بگیرم.
چه کلمه مسخرهای بود این «ترسیدن».
بگذریم.
امیدوارم از پس کاری که به عهدهام گذاشته شده خیلی خوب بربیام.
رضایت خدا باهاش باشه.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آقای خامنهای سلام.
قرار شد هرکس به شما فحش داد یا عکستان را هم آتش زد، سکوت کنیم و بگذریم.
از خیال خام این جماعت که یک عمل ساده را انقدر بزرگ کرده اند و آرزوی مرگ شما را دارند، یا اصل 111 قانون اساسی را این روزها به رخ میکشند ناراحت نیستیم.
اینها قدمتی 1400 ساله در اسلام و قدمتی 35 ساله در انقلاب دارند.
اگر ناراحتیم و اشک ریختیم، بیشتر برای علاقهی ما به شماست که حتی تحمل چنین عمل ساده و درد کوچکی را برای شما نداریم.
به قول سید شهیدان اهل قلم: سر ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
به امید خدا و یاری حجتش روی زمینف تا ظهور آقا کنار فرزندان انقلابی و سکاندار انقلاب خواهید بود.
18 شهریور 93
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
در یک تصمیم یهویی، مسافرتی که قرار بود شنبه صبح باشه، فردا صبحه.
خانواده قراره برن یزد.
نمیخواستم برم، اما به دلایلی میرم.
یعنی به دلایلی دوست دارم برم.
اما...