اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

انتقام در زندان ایالون

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۶ ب.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

متن جالب و خواندنی نوشته آقای علیانی عزیز در ماهنامه پنجره 78:

 

کسانی‎که با ساختار دستگاه‎‎های اطلاعاتی و امنیتی آشنا هستند، می‎گویند در میان بنیان‌گذاران اغلب دستگاه‎‎های اطلاعاتی موفق در دنیا، ردی از یهودیان می‎توان یافت. برای مثال لرد ویکتور روچیلد، بنیان‌گذار واقعی ام‌آی‌سیکس به شمار می‎رود.کسانی‎که با ساختار دستگاه‎‎های اطلاعاتی و امنیتی آشنا هستند، می‎گویند در میان بنیان‌گذاران اغلب دستگاه‎‎های اطلاعاتی موفق در دنیا، ردی از یهودیان می‎توان یافت. برای مثال لرد ویکتور روچیلد، بنیان‌گذار واقعی ام‌آی‌سیکس به شمار می‎رود. 
کسانی‎که با ساختار دستگاه‎‎های اطلاعاتی و امنیتی آشنا هستند، می‎گویند در میان بنیان‌گذاران اغلب دستگاه‎‎های اطلاعاتی موفق در دنیا، ردی از یهودیان می‎توان یافت. برای مثال لرد ویکتور روچیلد، بنیان‌گذار واقعی ام‌آی‌سیکس به شمار می‎رود. 
موساد و رژیم صیونیستی نیز به این گفته پر و بال می‎دهند و خود را قوی‌ترین سازمان اطلاعاتی دنیا می‎شناسند. اما واقعیت این است که موساد نیز نقطه ضعف‌‎هایی دارد که گاه باورنکردنی به‎نظر می‎رسند و حزب‌الله لبنان تنها گروهی است که توانسته چند بار این نقطه ضعف‌‎ها را بیابد و بر اساس آن‎‎ها عملیات موفقی را سامان‌دهی و اجرا کند. 
یکی از این عملیات‌های موفق، ماجرای تننباوم بود. اما تننباوم که بود؟ او در سال 1325 در لهستان به دنیا آمد و پدر و مادرش توانستند در سال 1328 به‎عنوان یهودیان بازمانده از جنگ دوم جهانی، به فلسطین تحت اشغال مهاجرت کنند. او در مدرسه عضو پیش‌آهنگی بود و بعد‎ها از سران پیش‌آهنگی رژیم صیونیستی شد و این رژیم او را به‎عنوان نماینده‌اش در پیش‌آهنگی به سازمان مرکزی پیش‌آهنگی در ایالات متحد آمریکا معرفی کرد. 
او در 18 سالگی به دانشگاه عبری اورشلیم رفت و در آن‎جا اقتصاد و علوم سیاسی خواند. او همزمان به ارتش رژیم صیونیستی نیز پیوست. پس از آن، او عنوان افسر ذخیره داشت و در ظاهر بدون هیچ فعالیت خاصی تا درجه سرهنگی ارتقا پیدا کرد. همزمان با فعالیت‌‎های بی‌صدایی که موجب ارتقای درجه او در ارتش بود، به تحصیلاتش نیز در رشته بازرگانی ادامه داد. بعد‎ها که رسانه‎‎های صیونیست می‎کوشیدند از او چهره یک بازرگان را ارائه دهند، ناچار می‎گفتند او بازرگانی بوده که گاه تنها و گاه با شرکایش کار می‎کرده، به بیان دیگر هیچ شرکت بازرگانی‌ای که نام او در هیأت مدیره یا مؤسسش باشد، یافت نمی‎شود. تمام این‎‎ها نشانه‎‎های این است که او یک افسر اطلاعاتی بوده و بازرگانی پوششی برای فعالیت‌هایش. 
او در سال 1350 ازدواج کرد و یک دختر و یک پسر دارد. دخترش متولد 1357 است و در رشته فلسفه تحصیل کرده و پسرش نیز متولد 1363 است. تننباوم از سال‌‎های ارتش و دانشگاه تاکنون به آسم مبتلا بوده است. این نیز شاهدی دیگر بر ارزشمند بودن توان غیرجسمی او برای ارتش بوده است. در غیر این صورت او را در ارتش نمی‎پذیرفتند. 
به هر حال، او در سال 1379 پس از ارتباط با بعضی اعضای حزب‌الله، گمان کرد به منبع اطلاعاتی خوبی درون این گروه دست یافته و با گذرنامه جعلی به لبنان سفر کرد. حزب‌الله بلافاصله او را دستگیر و دستگیری یک افسر بلندپایه اطلاعاتی رژیم صیونیستی را اعلام کرد. 
برخورد رژیم صیونیستی متناقض بود. طیفی از ادعا‎های عجیب و غریب که بعد‎ها نادرست بودن همه مسجل شد؛ برای مثال می‎گفتند او یک تاجر است که حزب‌الله او را در دبی دزدیده و به لبنان برده است. 
نهایتا در تبادل با اسیران لبنانی و فلسطینی در سال 1383، حزب‌الله او و سه جسد سربازان اسراییلی را به رژیم صیونیستی داد و 400 اسیر فلسطینی و لبنانی را بازپس گرفت. 
تا این‎جا رسانه‎‎های صیونیست از یک سو او را یک بازرگان و شهروند عادی می‎نامیدند که حزب الله ربوده است و از سویی او را قهرمان خطاب می‎کردند و زمزمه‎‎هایی حاشیه‎ای راه انداخته بودند که او را در تلاش برای یافتن اطلاعاتی درباره رون آراد خلبان رژیم صیونیستی که در خاک لبنان سقوط کرد، نشان می‎دادند. 
درست چند ساعت پیش از آزاد کردن او، شبکه المنار قسمت‎‎های کوتاهی از یک مصاحبه با او را پخش کرد. مصاحبه در خانه‎ای نسبتا زیبا و در محیطی آرام و راحت انجام شده بود و تننباوم آرام و بی‌دغدغه و به زبان عبری با دوربین حرف می‎زد‎. او گفت حزب‌الله با او مانند یک اسیر جنگی و بسیار خوب رفتار کرده و در درمان او همه امکانات لازم را به‎کار گرفته است. او گفت نظرش در این مدت نسبت به حزب‌الله کاملا عوض شده است و دیگر آن‎‎ها را یک گروه تروریستی نمی‎داند و اضافه کرد این حرف‌‎ها را بی‎هیچ فشاری و با علم به این‎که بعد از بازگشت به فلسطین تحت اشغال برایش دردسرساز خواهند شد می‎زند. 
حالا رژیم صیونیستی در یک دوراهی گیر کرده بود. نمی‎‎دانست تننباوم در باقی قسمت‌‎های مصاحبه که المنار وعده پخش آن را می‎دهد چه گفته و در حالی که از او یک قهرمان ساخته بود. دودستگی آغاز شد. عده‎ای به بازی کردن نقش استقبال از قهرمان ادامه دادند و عده‎ای مانند استاینیاز، رییس کمیسیون روابط خارجی و دفاع کنست، او را مجرمی خواندند که به او افتخار کردن خطا است. 
به‎هر حال در نهایت از او استقبال سرد، اما قهرمانانه‎ای به عمل آوردند و از همان فرودگاه او را جهت پاسخ به پاره‎ای سئوالات به بازجویی بردند. او در همان فرودگاه اعلام کرد، برای یافتن اطلاعات درباره رون آراد به لبنان رفته بوده و البته در نظر داشته در یک معامله بی‌ربط به این موضوع، کمی هم پول برای خانواده‌اش به‎دست بیاورد. در روز‎های بعد، او گاه مهمان رییس‎جمهوری رژیم صیونیستی بود و با او عکس یادگاری می‎انداخت و گاه در خانه‌اش مضطرب بود و گاه در بازداشتگاه به سئوالات بازجویان پاسخ می‎داد. در نهایت، بلافاصله پس از پخش نسخه کامل مصاحبه‌اش درباره فساد در رده‎‎های بالای رژیم صیونیستی، او را بازداشت کردند و در دادگاهی محرمانه محاکمه و به زندان محکوم کردند. او از سال 1383 تا 1385 در زندان بود؛ زنش از او جدا شد و پس از بازگشت از زندان تنها و بی‌کار ماند. این روز‎ها او در 64 سالگی راننده تاکسی است و از این راه زندگی می‎کند. پس از آزادی از زندان او در مصاحبه‎ای گفت آن معامله بی‌ربط به رون آراد، یک معامله بزرگ مواد مخدر بوده است. 

شاید بتوان گفت در پاسخ به این عملیات صددرصد موفق حزب‌الله، موساد دو عملیات انتقامی اجرا کرد. اولین عملیات ترور عماد مغنیه بود که طراح عملیات تننباوم به شمار می‎رود و دومین عملیات ربودن علیرضا عسگری است. 
علی‎رضا عسگری افسر ارشد بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاون اسبق وزیر دفاع ایران و دارای سابقه احتمالی فعالیت در لبنان بود. رژیم صیونیستی او را با پرونده رون آراد مربوط می‎داند. او در سال 1335 به دنیا آمد و همسر و پنج فرزند دارد. او در سال 1386 به ترکیه رفت و در آن‎جا ناپدید شد. خانواده‎اش اعلام کردند، او برای تجارت روغن زیتون به ترکیه و سوریه سفر می‎کرده و موساد او را ربوده است. رسانه‎‎های رژیم صیونیستی و مدافعان آن حرف‌‎های ضد و نقیضی زدند، گاه گفتند او برای مذاکره در باب تجارت اسلحه قاچاق به ترکیه رفته بوده و گاه گفتند او داوطلبانه از ایالات متحد آمریکا تقاضای پناهندگی کرده است. حتی گفتند او در ازای پناهندگی اطلاعاتی درباره تأسیسات هسته‎ای ایران و نیز سوریه به ایالات متحد و اسراییل داده است. اما بالأخره در روز دوشنبه 6 دی 1389 روزنامه یدیعوت احرونوت (آخرین اخبار) چاپ فلسطین تحت اشغال، در خبری اعلام کرد علی‎رضا عسگری در زندان ایالون خودکشی کرده است. به‎نظر می‎رسد رژیم صیونیستی در نهایت نتوانسته در پرونده عسگری، به چیزی شبیه مصاحبه تننباوم دست پیدا کند و اعلام مرگ او را بهترین راه برای سرپوش گذاشتن بر این پرونده می‎داند.


 

  • ماشیح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی