اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

غواص‌های عملیات کربلای 4

پنجشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ق.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

حسین دهباشی نوشته:

عملیاتِ کربلایِ ۴ | همین عملیاتی که ۱۷۵ غواص شهید آن را با دست‌هایی بسته  و در گوری دسته‌جمعی یافته و امروز به ایران آوردند | از قبل لو رفته بود | این موقعی مُسلّم شُد که نقشه عملیات در سنگرِ عراقی‌ها پیدا کردیم

یکی از دوستانِ نزدیکِ نگارنده و فرزندِ یکی از رجالِ آن موقعِ کشور در آن عملیات بسیجیِ ساده بود | تعریف می‌کرد که در آن محوری که آن‌ها عمل کردند با وجودیکه از چهار سنگر آتشبارِ بعثی‌ها سه‌تایش به دستِ ما اُفتاد امّا با‌‌ همان یکی دوباره همه سنگر‌ها را پس گرفتند | ۲۴ ساعت پس از عملیات | هاج‌وواج و خسته و گرسنه و مجروح و گم‌شُده بودند و 
هم توپخانه عراقی‌ها آن‌ها را می‌کوبید و هم توپخانهٔ خودی | دوستِ من با فرمانده‌اش راه اُفتاده بود که از واحدهای کناری خبری بگیرد و هرچه گشته بودند کسی را نیافتند | تا اینکه بالاخره با آن سوی رود و خطوطِ عقب توانستند تماس بگیرند | معلوم شد عقب نشینیِ اعلام‌نشده بوده و آن‌ها خبر نشدند | در راه بازگشتِ گروه | خیلی‌هایِ دیگر را آب بُرد | بعضی‌ها طعمه کوسه‌ها شُدند |بعضی‌ها جا ماندند ... 

در خطوطِ عقب بلبشو بود | مرافعهٔ نیرو‌ها و جاروجنجال و کمبود غذا و دارو و امکانات اولیه | و دوستِ نگارنده در اولین فرصت همهٔ این‌ها را به همراه خبر سلامتی‌اش با تلفن برایِ پدرش تعریف کرد

گویا عصرِ‌‌ همان روز یا روزِ بعد | تردید از من است | پدرِ ایشان در جمران و نزدِ امام‌خمینی بود | آقایی هم بودند که اخبارِ جبهه‌هایِ جنگ را می‌گفتند | و ظاهرا
 در روایتِ آن آقا همه چیز گل و بلبل بوده و امن و امان و جایِ هیچ‌گونه نگرانی برایِ فرماندهی کل قوا نبوده | موقعی که صحبت تمام می‌شود و ایشان بیرون می‌رود | پدرِ دوست ما هم پُشتِ سرش بیرون رفته در راهرو دست‌اش را گرفته و می‌پُرسد: | آقای فلانی ! واقعا اوضاع این‌جوری‌ها است؟ سعید ما که زنگ زده چیزِ دیگری می‌گوید | و آقای فلانی جواب می‌دهد: | آقا سعیدِ شُما دُرست می‌گویند حاج‌آقا! امّا امام غیر از این نمی‌خواهد بشنود...

تحلیلِ پدرِ دوستِ من البته این بود که امام حتما می‌خواست که راست‌اش را بشنود امّا فرماندهان | حالا به هر دلیل | در گفتن حقایقِ جبهه‌ها به ایشان امساک می‌کردند 

 

 

 

تصویر غواص‌های عملیات کربلای 4 که چند روز قبل در تفحص یک قبر دسته جمعی پیدا و به کشور بازگشتند.

شادی روح‌شان صلوات

  • ماشیح

نظرات  (۴)

....
خیلی دردناکه....
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اولین باره میخونم که اخبار جنگ و جبهه رو اینجوری به امام میدادن
پاسخ:
از این موارد زیاد شنیدم در مورد رسوندن اخبار به امام

وای...
  • مجید با مدیریت جدید
  • بلا تشبیه، یاد اون قسمت از فیلم «نامزدی طولانی» افتادم که از جبهه واسه فرمانده نامه میارن، فرمانده میگیره نامه رو میندازه تو وان حموم! بعد میگه ای داد بی داد! نامه از بین رفت و فلان...
    شتر دیدی ندیدی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی