اشک‌های رازدار ماشیح

آه

مردم بنده دنیایند و دین لقلقه‌ی زبانشان
چون به بلا دچار شوند، می‌بینی که چه کم اند دین‌داران
امام حسین علیه السلام

فرهنگ «نخوانده ملاها»

سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

اینکه هر ننه قمری دست به هر کاری در حیطه‌ی فرهنگ بزنه به نظر من خطرناک‌تر از دست نزدنش هست. 
یه وقت من و شما چیزی رو نمی‌دونیم، مثلا نمی‌دونیم دندون رو چطور باید کشید. نمی‌کشیم. یه وقت هست حس بلد بودن بهمون دست می‌ده، دندون رو می‌کشیم بعدا طرف واسه همین دندون کشیدن ما می‌میره.
حالا شده حکایت بعضی‌ از ما.
فرهنگ مثل هواست. یعنی اگر نباشه می‌میریم. 
اگر چیزی انقدر مهم و حیاتیه، طبیعتا آبگوشتی برخورد کردن با قضیه، باعث نابودی ریشه‌دار یک آرمان و هدف میشه. 
با منِ غیر معتقد کار ندارم. منِ غیر معتقد اصلا به فرهنگ معتقد نیست و اگر فکر می‌کنه هست، به فرهنگی معتقد هست که عین بی‌فرهنگی است و حداقل می‌شه گفت به فرهنگ اسلامی و حتی ایرانی ما جور در نمیاد.
با من معتقد کار دارم. من غیر معتقد می‌تونه بی‌سواد باشه و بی مطالعه، اما من معتقد نمی‌تونه. آدم مقید و معتقد باید اصولی رفتار کنه. صرف دغدغه داشتن رو مهم ندونه و دنبال تکنیک بره. تکنیک گرایی اون رو به دام تکنوکرات شدنهل نده، و دغدغه مند بودن اون رو به یلخی مسلکی رفتار کردن سوق نده.
من معتقد باید هم تکنیک رو مسلط باشه و هم محتوا رو. بدونه که تکنوکرات بودن اصلا خوب نیست، اما اگر تکنیک رو بلد نباشه، محتوای خوب درنمیاد. بدونه که رسانه و امثالهم یک ظرف نیست که بشه هر مظروفی رو توش ریخت. اول باید ماهیت مسئله رو بشناسه، بعد واردش بشه.

سطحی‌ترین مثالی که می‌تونم بزنم، نقد فیلم نوشتن دوستانی است که توهمِ من هستم بودن دارند. من اسم این‌ها رو نخونده ملا میذارم. 
نخونده ملاها ویژگی‌های زیادی دارن که یکیش، احساس نوشتن در مورد هر چیزی حتی روده راست شتر هست. نخونده ملا فکر می‌کنه باید در هر زمینه‌ای اظهار فضل کنه و نظریه بده.
اگر کسی توی 10 تا زمینه مطالعه داره خیلی خوبه که نظر بده، اما اگر اطلاعات نداره بهتره سکوت کنه و زمینه رو برای مطلعین اون امر فراهم کنه.
طرف فیلم lucy رو نقد کرده. من نقد فیلم بلد نیستم، اما این رو می‌دونم که نقد فیلم یه اصولی داره. بعد از همه اینها که بگذریم، طرف پیام‌های مهم فیلم رو کنار گذاشته، از کنار مفهوم اومانیسم گرایی فیلم توی سکانس اخر فیلم گذشته، اونوقت نوشته فیلم لوسی که به تبلیغ و گسترش مواد مخدر می‌پردازد
جاهای دیگه هم نقدهای مختلفی می‌خونم که نشون از بی‌سوادی و بی مطالعگی نویسنده ای داره که نمونه نخونده ملاست

استاد ما طال الله عمره می‌گفت اگر چیزی رو بلد بودی و حس کردی وظیفت هست بگی، حتما بگو و به وظیفت عمل کن، اما اگر بلد نبودی با تمام دغدغت سکوت کن و بگذار یک نفر که می‌فهمه جواب بده. حرفی نزن که اون هم نتونه جمعش کنه.

 

 

نمی‌دونم جزء کدوم دسته محسوب میشم. مطمئنا اگر «نخوانده ملا» باشم هم به جهت «لم تقولون مالا تفعلون» و هم به جهت «نخوانده ملا بودن» اون دنیا حسابم با کرام الکاتبین هست، اما از خدا می‌خوام من رو جزء دسته خوبان قرار بده و کمک کنه هم فرا بگیرم و هم بیاموزم. هم بخونم و هم بنویسم. هم دغدغه مند باشم و هم برای دغدغه برنامه داشته باشم.

«نخوانده ملاها» رو سرزنش نمی‌کنم. اون‌ها برادرها یا خواهرهای دوست داشتنی همه ما هستن که دغدغه دارن و دلشون میسوزه. من اونها و خودم رو به «تقوای الهی» و «مطالعه» زیاد دعوت می‌کنم. تهذیب و .... که حرف بزرگان است...

 

 

  • ماشیح

نظرات  (۱)

داری میشی مجید :v
این نقدی که در مورد لوسی هست رو خوندم!
اول که خوندم گفتم شاید من پیام فیلم رو درک نکردم

البته در مورد این که طرف پیام انسانگرایی و اومانیسم فیلم رو درک نکرده واسه اینه که این تفکر واسمون جا افتاده و حتی روحانی هایی داریم که خلقت رو از منظر تطور قبول کردن.

من حیث المجموع، میگن طرف دغدغه داره، ولی حال نداره بشینه بخونه
چه از تفکر اینوری، چه از اونوری
چه اونی که تو تاکسی میشینه و میگه به به خارج چه خوبه و نظام چه فلانه
چه اونی که میشینه پایگاه مقاوت فلان و میگه آمریکا چه خر است و نظام چه خوبه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی